ضرب المثل های دستجرد شاهرود: گنجینه ای از فرهنگ عامیانه
پنجشنبه 10 آبان 1403 - 00:37:38
|
|
عصر قم - به گزارش خبرنگار فرهنگی ایونا به نقل از پارسینه: در این مطلب برخی از ضرب المثل های دستجرد شاهرود را به عنوان گنجینه ای از فرهنگ عامیانه برای شما آورده ایم. * یک سر دو زانو: منظور همان انسان است. * جِیز بِگِلّیِه بِفتیِه دِ چاله اش: منظور به چیزی هست که به اصل و نسب و جایگاه خودش برگشته. * کسی غصه بخوره زنش بمیره که خواهر زنش خونه نباشه: منظور این است که بعد از اینکه چیزی را از دست داد جایگزین برای آن داشته باشد. * برای همه به شُرشُر آمد برای من به چیک چیک هم نیامد: کنایه از سختی های روزگار و شکایت کردن از آن دارد. * چُغول امسال میخواد چُغول پارسال رو یادش بده: اصطلاح از افراد جوانی که میخواهند به افراد مسن چیزی یاد دهند. (چُغول: گنجشک) * بخیه میزنم به یادگاری، امروز ببری فردا بیاری: کاری را به درستی و به نحو احسن انجام ندادن * اگر گوشت خور نیستیم، استخوان لیس هم نیستیم: کنایه از آدمهای چاپلوس * بِچه رِ پیچِش کو: قنداق کردن بچه * تیله از تِغارِ، سگ زردم بِرار خوانده شغاله: گول ظاهر افراد را نخوردن (بِرار: برادر) * روز نمی بینه شِی بِخیِه میزنه: کنایه از انجام نشدن کار به موقع * وَ مشک دوغ مانه: منظور به بی حال و شل بودن افراد دارد. (وَ: مانند، مثل) * سو وَ سِجِله اش، سه گِل گِلی وَ دانه اش: منظور این است که هرکسی بر میگردد به ریشه اش * چوب تو آستین کردن: منظور به تنبیه کردن افراد دارد. * خِری خُفتیه عَر نِمِنِه: برای کسانی که در جمعی خود را به خواب میزنند و ناگهان در مورد بحث مطرح شده نظر میدهند گفته میشود. * دِقیچاندن: چیزی را به زور در جایی قرار دادن * دِهونِتِ وِر هم گار: ساکت شدن- دهانت را ببند ( گار: گذاشتن)
http://www.Qom-Online.ir/fa/News/662757/ضرب-المثل-های-دستجرد-شاهرود--گنجینه-ای-از-فرهنگ-عامیانه
|