حکایتی عجیبی از آیتالله بروجردی/ دستم خالی است
چهارشنبه 19 دي 1403 - 21:47:20
|
|
عصر قم - این متن، داستانی از زبان مرحوم آقای زاهدی، هممباحثهای حضرت امام و آیتالله سید احمد زنجانی، نقل میکند که در آن، آیتالله بروجردی در اواخر عمر خود، با وجود خدمات بسیار، از خالی بودن دست خود در پیشگاه خدا ابراز نگرانی میکنند. - اخبار استانها - به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حکایتی تأملبرانگیز از آیتالله بروجردی (رضوان الله علیه) پرده از دغدغهای عمیق در دل یک عالم بزرگ برمیدارد. ایشان با وجود خدمات فراوان، همواره نگران خلوص اعمال خود بودهاند و در احوالات ایشان آمده است: مرحوم آقای زاهدی که هم مباحثهای حضرت امام و آیتالله سید احمد زنجانی بودند و این چند نفر با هم رفیق بودند، میبینند مرحوم آقای بروجردی کنار کرسی زمستان نشستهاند و مغموم هستند. خدمت ایشان عرض میکنند: چرا؟ ایشان میفرمایند که اواخر عمر من است و دستم خالی است و چیزی ندارم. این آقایان عرض میکنند: آقا! شما اینهمه خدمات در ایران و خارج از ایران انجام دادید. ایشان میفرمایند «وَأخْلِصِ الْعَمَلَ، فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ»؛ آن کسی که بناست این اعمال را بپذیرد و ناقد این اعمال هست بصیر و دقیق است. ناقد همان است که فلزات را بررسی و عیارش را مشخص میکند که چقدر ناخالصی دارد. در روایات هست که گاهی اعمال انسان تا آسمان هفتم میرود، ولی ملائکهای که در آنجا هستند، آنها را به سبب ناخالصی که دارد، بر میگردانند. البته اینها مراتب عالیه است و دشواری کار نباید ما را مأیوس کند. منبع: کتاب پندهای سعادت، جلد2، ص 82 انتهای پیام/
http://www.Qom-Online.ir/fa/News/688676/حکایتی-عجیبی-از-آیتالله-بروجردی--دستم-خالی-است
|