عصر قم - به بهانه هشتمین سالگرد رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی، سومین گفتوگوی ویژه با خانواده این شخصیت بزرگ انقلاب اسلامی را با محمد هاشمی رفسنجانی انجام دادهایم. پیش از این، فاطمه هاشمی رفسنجانی و محسن هاشمی رفسنجانی، فرزندان ارشد آیتالله، در گفتوگوهایی از ابعاد مختلف زندگی و مدیریت ایشان سخن گفته بودند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این بار، محمد هاشمی، برادر آیتالله و از مدیران تأثیرگذار کشور، به روایت تلاشهای مشترک خانواده برای ساخت بیمارستان تخصصی سرطان پرداخته است.
محمد هاشمی که طی سه دهه گذشته از اعضای اصلی این پروژه بوده، از دغدغههای آیتالله هاشمی درباره مقابله با سرطان بهعنوان «بیماری آینده» و چالشهای پیشروی ساخت این مرکز سخن گفته است. او با اشاره به دشواریهای تأمین منابع مالی، موانع حقوقی و مدیریتی، و تحولات دوران سازندگی، تأکید کرده است که این پروژه نمادی از دیدگاه آیندهنگر آیتالله هاشمی و تعهد خانواده به ارتقای نظام سلامت کشور است.
مشروح گفت و گو با وی در پی میآید:
آقای مهندس بزرگواری کردید و وقت خود را در اختیار ما گذاشتید. هشتمین سالگرد رحلت آقای هاشمی نزدیک است و میدانیم که امسال یکی از آرزوهای قدیمی ایشان یعنی افتتاح بیمارستان به لطف خیرین و بنیاد امور بیماریهای خاص در شرف تحقق است. اگر موافق باشید، برای آغاز بحث، از مراحل ساخت پروژه مرکز سرطان آغاز کنیم.
آقای هاشمی در جلسهای با وزیر بهداشت گفتند: سرطان بیماری آینده است، باید فکری کنیم آن روزها، نام سرطان برای خیلیها غریب بود؛ حتی وزارت بهداشت هم باور نداشت که اقدامی لازم است وقتی از مسئولان کاری برنیامد، آقای هاشمی به خیرین رجوع کردند و کار را از صفر آغاز کردند زمین عباسآباد را خریدیم، طراحی را شروع کردیم و حتی ارتش برای خاکبرداری کمک کرد اما با تغییر شهردار، همهچیز متوقف شد؛ گفتند این زمین برای فعالیتهای فرهنگی است شهرداری دو زمین پیشنهاد داد، اما پس از بازدید گفتم، ما بیمارستان برای خرگوشها نمیسازیم با کاهش مساحت زمین به 2000 متر و اختلافات حقوقی، آستان قدس رضوی مدعی مالکیت شد و توافقی 23 میلیاردی برای اجارهنامه تنظیم گردید با انتخاب آقای قالیباف بهعنوان شهردار، ایشان گفتند: انگیزه ساخت بیمارستان را داریم، اما محدودیتها اجازه نمیدهد پرونده زمین عباسآباد به کمیسیون اصل 90 مجلس رفت؛ نمایندهای که خودش سرطان داشت، از ساخت بیمارستان حمایت کرد
آقای هاشمی در دور دوم ریاستجمهوری خود، در سال 1374، به وزیر بهداشت وقت، جناب آقای علیرضا مرندی، اعلام کردند که سرطان بیماری آینده است و متأسفانه امکانات لازم برای مقابله با آن وجود ندارد. ایشان تأکید کردند که وزارت بهداشت باید در این زمینه امکانات لازم را فراهم کند. اما در آن زمان، بسیاری حتی نام سرطان را نشنیده بودند و شناخت چندانی از این بیماری نداشتند. وزارت بهداشت نیز، به دلیل محدودیت امکانات و شاید باور به اینکه ضرورتی برای سرمایهگذاری در این حوزه وجود ندارد، اقدامی انجام نداد.
پس از اینکه وزارتخانه و مقامات رسمی بهداشت در این زمینه اقدامی نکردند، آقای هاشمی تصمیم گرفتند این موضوع را با تعدادی از دوستان و نزدیکان خود مطرح کنند. ایشان از خیرین درخواست کردند که امکانات لازم را فراهم کنند. در همان سال، یعنی 1374، زمینی به قیمت 70 هزار تومان در اراضی عباسآباد خریداری شد و قرارداد نهایی با شرکت مهندسی گنو، از مهندسین برجسته ایران، منعقد گردید. طراحی بیمارستان نیز آغاز شد و ارتش نیز برای خاکبرداری منطقه که تپهماهور بود، همکاری کرد. یک دفتر تجهیز کارگاه ساخته شد و اقدامات ابتدایی مانند گودبرداری و طراحی نقشهها آغاز گردید.
اما با انتخاب آقای احمدینژاد بهعنوان شهردار تهران، ایشان اعلام کردند که کاربری اراضی عباسآباد فرهنگی است و سازمانهایی که خدماتی محسوب میشوند، نمیتوانند در این منطقه فعالیت کنند. در نتیجه، جلوی احداث بیمارستان گرفته شد و نیروهایی برای جلوگیری از ادامه کار مستقر شدند.
پس از انتخاب آقای احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور، آقای قالیباف بهعنوان شهردار تهران منصوب شدند. آقای قالیباف نیز در دیداری با آقای هاشمی اعلام کردند که انگیزه لازم برای ساخت این بیمارستان را دارند، اما به دلیل محدودیتهای موجود، نمیتوانند مجوز احداث آن در اراضی عباسآباد را صادر کنند. پرونده این زمین و مسائل مرتبط حتی به کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی ارجاع شد و آقای فاکر که خود مبتلا به سرطان بودند، تأکید کردند که این بیمارستان باید در همان مکان ساخته شود. با اینحال، شهرداری پیشنهاد کرد که زمین دیگری برای ساخت بیمارستان در نظر گرفته شود.
در آن زمان، مدیر املاک شهرداری فردی به نام آقای مختاری بود. ایشان پیشنهاد دادند که زمینی برای احداث بیمارستان معرفی کنند. دو گزینه مطرح شد: دو قطعه زمین 500 متری یا یک زمین در تپههای جاده لشگرک. وقتی به منطقه 4 رفتم و محل را بررسی کردم، به آقای مختاری گفتم که ما بیمارستان برای خرگوشها نمیخواهیم بسازیم، اینجا شرایط لازم برای ساخت بیمارستانی مناسب مردم را ندارد.
زمینی دیگر که زمانی شهربازی و متعلق به شخصی به نام آقای پدر ثانی بود و پس از مصادره به بنیاد شهید واگذار شده بود، پیشنهاد شد. این زمین که حدود 36 هزار مترمربع مساحت داشت، به قیمت 18 میلیارد تومان به شهرداری فروخته شده بود. در نهایت، تصمیم بر این شد که 60 هزار متر از این زمین به ما واگذار شود تا با زمین 74000 متری عباسآباد معاوضه شود.
وقتی قرارداد تنظیم شد و عملیات اجرایی آغاز گردید، مشکلاتی پدید آمد. برای پل یادگار امام، حدود 7 هزار متر از این زمین وارد حریم پل شد و از مساحت آن کاسته شد. مساحت باقیمانده به 2000 متر کاهش یافت. همچنین بخشی از زمین که 24000 متر بود، به دلیل اختلافات حقوقی با تعمیرگاه پارسیان، قابلاستفاده نبود.
پس از توقف کار، مذاکراتی با آستان قدس رضوی آغاز شد. آستان قدس اعلام کرد که این زمین متعلق به آنهاست و برای واگذاری آن باید اجاره پرداخت شود. مقرر شد کارشناسی صورت گیرد و مبلغی بهعنوان حق تقدیمی برای موقوفه تعیین شود. این مبلغ 1 میلیارد و 300 میلیون تومان ارزیابی شد و اجارهنامهای تنظیم گردید. طبق توافق، 5 میلیارد تومان بهصورت نقد پرداخت شد و باقیمانده مبلغ (23 میلیارد تومان) طی 5 سال تسویه میگردید: 4 سال ابتدایی سالی 5 میلیون تومان و سال پایانی 3 میلیارد تومان.
نقشههای اولیه برای زمین جدید مناسب نبود؛ پس از مذاکره با سوئدیها و لبنانیها، نقشههای جدید طراحی و ساخت بیمارستان آغاز شد افزایش قیمت دلار از 700 به 3000 تومان در دوران احمدینژاد، تأمین هزینههای پروژه را با بحران روبهرو کرد با شکایت آستان قدس و پیگیری آقای رئیسی و معاونش، 13 میلیارد باقیمانده تعهد شهرداری از حساب ما برداشت شد
پس از این مراحل، عملیات گودبرداری آغاز شد، اما مشخص شد که نقشههای تهیهشده توسط شرکت «گنو» مناسب زمین جدید (با مساحت 29 هزار متر) نیست. در این مرحله، پیشنهاد شد از کشورهایی که در حوزه مبارزه با سرطان پیشرفته هستند، کمک گرفته شود. سوئد بهعنوان یکی از بهترین گزینهها مطرح شد. مذاکرهای با آنها انجام شد تا نقشههای مناسب طراحی کنند. آنها اعلام کردند که طراحی نقشهها 3 سال زمان میبرد، درحالیکه ما قصد داشتیم کل پروژه را در 9 ماه اجرا کنیم.
پس از سوئد، به لبنان رفتیم و با یکی از شرکتهای مرتبط که با آقای نبیه بری، رئیس مجلس لبنان، آشنایی داشتند، مذاکره کردیم. در لبنان بیمارستانی تخصصی برای سرطان ساخته شده بود. مسئولان شرکت به ایران آمدند و پس از بازدید از زمین، نقشههای بیمارستان را ارائه دادند. کار ساختوساز آغاز شد و تا رسیدن پروژه به مرحله بیمارستان، حدود دو تا سه سال زمان برد. در آن زمان، قیمت دلار حدود 600 تا 700 تومان بود و زیر هزار تومان قرار داشت. اما پس از اینکه آقای احمدینژاد شهردار و سپس رئیسجمهور شد، قیمت دلار به 3000 تومان رسید و بهتبع آن، قیمت کالاها نیز افزایش یافت. این موضوع باعث کمبود منابع مالی شد و مشکلاتی در تأمین هزینهها ایجاد کرد.
در ادامه، نامهای به آقای قالیباف ارسال کردیم و از او درخواست کردیم تا زمین معوضی که از ما گرفته شده، بهنوعی جبران شود. ایشان پذیرفت که شهرداری مبلغ 23 میلیارد تومان پرداخت کند. از این مبلغ، 10 میلیارد تومان پرداخت شد، اما 13 میلیارد باقیمانده پرداخت نشد. پس از آن، آستان قدس نیز وارد ماجرا شد و مسئولان آنجا، از جمله آقای رئیسی و آقای بختیاری (معاون ایشان)، از ما شکایت کردند. در این شکایت عنوان شد که اگرچه شهرداری مسئول پرداخت این مبلغ بود، اما برای اعمال فشار، شکایت از ما صورتگرفته است تا ما نیز فشار را به شهرداری منتقل کنیم. در نهایت، شهرداری این مبلغ را پرداخت نکرد و آستان قدس از حساب ما 13 میلیارد تومان برداشت کرد.
باوجود این مشکلات مالی و افزایش قیمتها، نقشههای بیمارستان از کیفیت بالایی برخوردار بود. قراردادی با یک شرکت ایرانی برای اجرای سازه مقاوم در برابر زلزله تا 8 ریشتر منعقد شد. این سازه که به روش پیشتنیده (Post-tension) اجرا میشد، دارای ویژگیهایی بود که فضای داخلی بیمارستان را بهینه میکرد، از جمله کاهش تعداد ستونها و ایجاد فضاهای باز برای تقسیمبندی بهتر. خاکبرداری انجام شد و منبع آبی که در منطقه وجود داشت، به طور مناسب مدیریت گردید. جریان آب از بالابهپایین هدایت شد و از نمایشگاه عبور کرد. عملیات سفتکاری با موفقیت انجام شد و مقاومت سازه در برابر زلزله تضمین گردید.
پس از اتمام سفتکاری، مرحله نازککاری آغاز شد. این مرحله بسیار هزینهبر بود و مشکلات مالی بیشتری به وجود آمد. از یک شرکت درخواست شد تا نظارت بر پروژه را بر عهده بگیرد، اما به دلیل شرایط دشوار و پرداختهای دلاری، توافقی حاصل نشد. در نهایت، بنیاد امور بیماریهای خاص وارد شد و با یک شرکت داخلی قرارداد بست. این شرکت کار نازککاری را آغاز کرد، اما این بخش نیز با مشکلات و چالشهای خود مواجه بود.
انشاءالله پس از طی مسیر 30 سالهای که پشت سر گذاشتیم، به مرحلهای رسیدهایم که شاهد تحقق یکی از آرزوهای دیرینه آقای هاشمی هستیم. ایشان زمانی به آقای مرندی گفته بودند که چنین پروژهای میتوانست ظرف سه تا چهار سال، یا حداکثر پنج سال، به پایان برسد. اما به دلیل موانع و مشکلاتی که بر سر راه ما قرار گرفت. از جمله در حوزه تأمین تجهیزات، ورود کالاها، و حتی ساخت خود ساختمان. این مسیر به درازا کشید.
این مرکز دارای چه ویژگیهایی است؟
بیمارستان در سه فاز درمان، مراقبت و آموزش طراحی شده تا نیازهای بیماران را به طور کامل پوشش دهد با وجود مخالفتها، حمایت وزیر مسکن وقت کمک کرد تا از شورایعالی شهرسازی مجوز احداث بگیریم مجوز ساخت بیمارستان 160 هزار متری با 9 طبقه روی زمین و 3 طبقه زیر زمین صادر شد، اما 15 هزار متر از زمین کاهش یافت." از 160 هزار مترمربع، تاکنون 60 هزار متر ساخته شده است؛ نیمی زیر زمین و نیمی روی زمین با مساعدت وزیر وقت و شورایعالی شهرسازی، مجوز ساخت با 11 هزار مترمربع سطح اشغال تصویب شد
این بیمارستان شامل سه بخش اصلی است:
فاز تشخیصی و درمانی
فاز مراقبت پس از درمان
فاز آموزشی با هدف پیشگیری
این مجموعه، امکانات گستردهای را در بر میگیرد، و داستان ساخت آن بسیار مفصل است. زمانی که شهرداری و سایر نهادها جلوی پیشرفت کار ما را گرفتند، ناچار شدیم موضوع را به شورایعالی شهرسازی ارجاع دهیم. در آن زمان، شورایعالی شهرسازی زیر نظر وزیر مسکن و شهرسازی، آقای احمدینژاد، اداره میشد و به طور طبیعی انتظار نمیرفت مجوز لازم را دریافت کنیم. اما وزیر وقت که فردی خوشفکر و حامی بود، همکاری کرد و موفق شدیم مجوزی از شورایعالی شهرسازی بگیریم.
بر اساس این مجوز، سطح اشغال بیمارستان 11 هزار مترمربع و ارتفاع ساختمان تا 9 طبقه روی زمین و سهطبقه زیر زمین تعیین شد. مجموع مساحت بیمارستان 160 هزار مترمربع است که 100 هزار متر آن روی زمین و 60 هزار متر آن در زیر زمین قرار دارد. البته از این مساحت، 60 هزار مترمربع تاکنون ساخته شده است که شامل 20 هزار متر زیر زمین و 40 هزار متر روی زمین است. آقای نیکزاد، وزیر مسکن و شهرسازی وقت، و شورایعالی شهرسازی در این زمینه مساعدت بسیاری کردند. طبق قوانین، زمینهای با کاربری بهداشتی باید 50 درصد سطح اشغال و 50 درصد فضای سبز داشته باشند. با اینحال، تنها مجوز 11 هزار مترمربع سطح اشغال به ما داده شد و 15 هزار متر از زمین ما کسر شد.
در نهایت، بیمارستان شامل 9 طبقه روی زمین و سهطبقه زیر زمین، با مجموع 60 هزار مترمربع ساخته شد و تمام مجوزهای لازم برای این پروژه دریافت شد.
آقای مهندس هاشمی! چه کسانی میتواند از امکانات مرکز سرطان بهرهمند شوند؟
فرمولی برای بیماران طراحی شده؛ توانمندها بیشتر میپردازند، متوسطها کمتر و نیازمندان رایگان درمان میشوند پیشبینی شده خدمات مرکز سرطان با ضریب کاور و پرسشنامهای برای تعیین توان مالی مراجعان ارائه شود
پیشنهادی در نظر گرفته شده که روی آن بررسی و کارهایی صورتگرفته است. این پیشنهاد بهصورت فرمولی ارائه شده که اصطلاحاً «ضریب کاور» نام دارد. این ضریب بر اساس توانایی مالی مراجعان اعمال میشود. به این معنا که اگر بیماری توان مالی مناسبی داشته باشد، هزینه بیشتری پرداخت میکند، درحالیکه افراد با توانایی مالی متوسط هزینه کمتری میپردازند و کسانی که توان مالی بسیار پایینی دارند، خدمات رایگان دریافت میکنند. این فرمول هنوز اجرایی نشده؛ اما پیشبینی شده است و در حال تکمیل جدول مربوطه هستند. همچنین برای شناسایی توانایی مالی مراجعان، هنگام ورود به بیمارستان پرسشنامهای ارائه میشود تا وضعیت مالی آنها بررسی گردد.
بیمارستان چه تعدادی ظرفیت پذیرش بیمار را به صورت روزانه دارد؟
بیمارستان با ظرفیت روزانه 1000 مراجعهکننده، خدمات تشخیصی و درمانی را در چهار دسته اصلی ارائه میدهد 10 درصد بیماران نیاز به بستری و جراحی دارند؛ باقی بر اساس شرایط تحت دارودرمانی، شیمیدرمانی یا پرتودرمانی قرار میگیرند
بیمارستان شامل کلینیکهای متعددی است که به درمان انواع سرطان اختصاص یافتهاند و هر کلینیک متخصصان خود را دارد. ظرفیت روزانه مراجعهکنندگان بیمارستان 1000 نفر است که از این تعداد، حدود 170 تا 180 نفر ممکن است علائم سرطان داشته باشند. بر اساس روشهای تشخیصی، روند درمانی این افراد در چهار دسته تقسیمبندی میشود: دارودرمانی، جراحی، شیمیدرمانی، یا پرتودرمانی. حدود 10 درصد از بیماران نیاز به بستری و جراحی دارند، در حالی که سایرین بسته به شرایط خود تحت درمانهای دیگر قرار میگیرند. هزینه درمان برای بیماران نیز بر اساس همان فرمول ضریب کاور محاسبه میشود؛ افرادی که توانایی مالی دارند، هزینهها را میپردازند، اما افراد کمبضاعت یا بدون توان مالی، هزینهای پرداخت نمیکنند.
این رویکرد همچنان در مرحله پیشنهادی است و تا زمان اجرا نیازمند کار بیشتر است. امیدواریم این ساختار بتواند خدمات بهینه و منصفانهای بهتمامی اقشار ارائه کند.
آیا برای مراقبتهای پس از درمان نیز تدبیری اندیشیده شده است؟
در فاز مراقبتهای پس از درمان، خدماتی مانند فیزیوتراپی، تغذیه، رواندرمانی و حمایت از خانوادهها ارائه میشود
این پروژههای بیمارستانی شامل سه بخش اصلی هستند: فاز تشخیصی، فاز درمانی، و فاز مراقبتهای بعد از درمان. بهعلاوه، برنامههایی نیز برای آموزش و ارتقای سطح خدمات درمانی وجود دارد. برای مثال، در فاز مراقبتهای پس از درمان، خدماتی همچون فیزیوتراپی، تغذیه، رواندرمانی و حمایت از خانوادهها ارائه خواهد شد. برای این منظور، نیاز به امکاناتی مانند 600 تخت خواب و زیرساختهای مناسب وجود دارد تا بیماران بتوانند پس از درمان نیز در محیطی آرام بهبود یابند.
تحریم و مشکلات وارادات و نقل و انتقال بانکی گریبانگیر شما هم در مراحل ساخت بیمارستان شد؟
گرانی و تحریمهای اقتصادی، تأمین منابع مالی برای تکمیل پروژههای بیمارستانی را به چالشی جدی تبدیل کرده است افزایش قیمت ارز و مواد اولیه، هزینههای ساختوساز و تجهیزات درمانی را بهشدت بالا برده است مشکلاتی همچون گرانی و تحریمهای اقتصادی، موانعی جدی برای ادامه این پروژهها ایجاد کردهاند. به عنوان مثال، هزینه ساختوساز و تجهیزات درمانی به دلیل افزایش قیمت ارز و مواد اولیه بهشدت افزایشیافته است. در چنین شرایطی، تأمین منابع مالی لازم برای تکمیل پروژهها چالشی بزرگ به شمار میآید.
در حال حاضر، مساحت بیمارستان شامل 11 هزار متر سطح اشغال و 9 طبقه روی زمین است، درحالیکه سهطبقه زیرزمین نیز برای تأسیسات و خدمات طراحی شده است. بااینوجود، برای فازهای بعدی پروژه، نیاز به ساخت حدود 100 هزار مترمربع دیگر وجود دارد. این مسائل نشاندهنده این است که اگرچه پروژههای بیمارستانی به بهرهبرداری میرسند، اما هنوز مسیر طولانی برای تکمیل کامل این خدمات باقی است.
آقای مهندس، نظر شما درباره عملکرد دولت چهاردهم با توجه به شعار «وفاق ملی» که از سوی آقای دکتر پزشکیان مطرح شده و با منش و دیدگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی از ابتدای مبارزات سیاسی تا زمان رحلت ایشان همخوانی دارد، چیست؟ چگونه میتوان از افراط و تفریط پرهیز کرد و تعامل سازندهای میان گروهها ایجاد نمود؟
آقای پزشکیان معتقدند برای اداره کشور باید همه گروهها و اقشار مشارکت داشته باشند و اختلافنظرها نباید به نزاع منجر شود شیوههای مدیریتی آقای پزشکیان میتواند مبنای حکمرانی موفق باشد، اگر همکاری همگانی وجود داشته باشد متأسفانه، عدهای با کارشکنی در این روشها، حتی موضوع استیضاح برخی وزرا را پیش کشیدهاند آیتالله هاشمی پس از جنگ 8ساله، سیاست تنشزدایی را جایگزین تنشآفرینی کردند با سیاست تنشزدایی، موفق به دریافت وامهای کمبهره مانند 30 میلیارد دلار از آلمان شدیم بر اثر جنگ، 16 استان و 2700 شهر و روستا تخریب شدند و حدود دو میلیون آواره جنگی در کمپها زندگی میکردند با سیاستهای بازسازی، بیش از 95 درصد آوارگان به خانههای خود بازگشتند؛ تنها 40 هزار نفر در کمپها باقی ماندند دیپلماسی تنشزدایی آیتالله هاشمی، روابط ایران با کشورهای جهان را بهبود بخشید و مسیر سازندگی کشور را هموار کرد
بله؛ به عقیده ایشان، اداره کشور نیازمند مشارکت تمامی گروهها و اقشار جامعه است. آنها معتقدند که اختلافنظر نباید به نزاع منجر شود و هرکس باید در زمینهای که توانایی دارد، بهترین عملکرد خود را ارائه دهد. ایشان همچنین تأکید کردند که تصمیمگیریها باید بر اساس نظر کارشناسان و متخصصان علمی انجام شود. در دوران تبلیغات انتخاباتی نیز این موارد بارها توسط ایشان مطرح شد و در سخنرانیها و میزگردها بهعنوان اصول اساسی دولت بیان گردید. در حال حاضر نیز ایشان معتقدند که استفاده از کارشناسان با صلاحیت باید اولویت دولت باشد. با اینحال، اخیراً اظهار داشتند که برخی از افرادی که بهعنوان کارشناس انتخاب شدهاند، توانایی لازم را ندارند و انتصاب آنها بر اساس سفارشها صورتگرفته است. به همین دلیل، تصمیم به تجدیدنظر در برخی از این انتصابات گرفته شده است. فکر میکنم با ایجاد تعامل و اتخاذ تصمیمات کارشناسی شده، بتوان مسائل و چالشهای موجود را به طور اصولی حل کرد و خدمات مؤثری به مردم ارائه داد.
بنابراین، شیوههای مدیریتی ایشان میتواند مبنای یک حکمرانی موفق باشد، مشروط بر اینکه همکاری لازم از سوی همگان صورت گیرد. اما متأسفانه مشاهده میشود که در همین روشهایی که پیشنهاد دادهاند، عدهای کارشکنی میکنند. تاحدیکه حتی موضوع استیضاح برخی وزرا را مطرح کردهاند. این امر نشان میدهد که در کشور، گروههایی وجود دارند که از وضعیت آشفته و ایجاد تنش سود میبرند.
این در حالی است که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، پس از پایان جنگ 8ساله، مسئولیت را بر عهده گرفتند. در آن زمان، کشور در بالاترین سطح تنش با سایر کشورها قرار داشت. در جریان جنگ، اکثر کشورهای دنیا علیه ایران بودند. بهعنوانمثال، کشورهای عربی مانند عربستان از عراق حمایت مالی میکردند، فرانسه تجهیزات نظامی پیشرفته مانند هواپیماهای جاسوسی در اختیار عراق قرار میداد، و کشورهای دیگری مانند مصر و یوگسلاوی نیروی انسانی به جبهه عراق اعزام کرده بودند. ارتش صدام در حقیقت ارتشی باتکیه بر تجهیزات و حمایت روسیه بود. بهطورکلی، بیشتر کشورهای جهان در کنار عراق علیه ایران ایستاده بودند. اما پس از پایان جنگ، دوران بازسازی آغاز شد و آیتالله هاشمی سیاست تنشزدایی را جایگزین تنشآفرینی کردند. ایشان تلاش کردند تا با همه کشورها روابط حسنه برقرار کنند و بر مبنای منافع ملی ایران، همکاریهایی سازنده شکل دهند.
در آن زمان، درآمدهای دلاری کشور بسیار محدود بود، اما آقای هاشمی با سیاستهای تنشزدایانه خود موفق شدند وامهایی با بهره پایین (اصطلاحاً «سافتلون») از کشورهای خارجی دریافت کنند. برای نمونه، 30 میلیارد دلار از آلمان وام گرفتند که با بهرهای حدود 2 درصد بود. این منابع مالی برای بازسازی و سازندگی کشور مورد استفاده قرار گرفت.
بر اثر جنگ، 16 استان، 2700 شهر و روستا درگیر تخریبهایی از 10 تا 100 درصد شده بودند. زمانی که آقای هاشمی دولت را تحویل گرفتند، حدود دو میلیون نفر از مردم کشور در کمپها و اردوگاهها بهعنوان آوارگان جنگی زندگی میکردند. با سیاستهای بازسازی، ساخت منازل، مدارس و بیمارستانها، شرایطی فراهم شد که این افراد به شهرها و روستاهای خود بازگردند. برای تسهیل بازگشت، وامهای بلاعوض و مصالح ساختمانی در اختیار مردم قرار داده شد تا بتوانند منازل خود را بازسازی کنند. از میان این دو میلیون آواره، تنها حدود 40 هزار نفر در کمپها باقی ماندند و مابقی به محل زندگی خود بازگشتند. این موفقیت نتیجه سیاست تنشزدایی و حذف رویکردهای تنشآفرین در مدیریت کشور بود.
در پایان جنگ هشتساله، تغییر سیاستهای ایران و بهکارگیری دیپلماسی تنشزدایی توسط آقای هاشمی رفسنجانی، باعث شد روابط با کشورهای مختلف بهبود یابد. به عنوان مثال، آلمان که در زمان جنگ از جبهه صدام حمایت میکرد، 30 میلیارد مارک یا دلار وام در اختیار ایران قرارداد. این اقدام، نشانهای از موفقیت سیاستهای تنشزدایی آقای هاشمی بود.
آیا شرایط کشور برای آقای پزشکیان سختتر از دوران ریاست جمهوری مرحوم آقای هاشمی است؟
در دوران آقای هاشمی، صداوسیما علیه دولت برنامهسازی نمیکرد؛ اما امروز این رسانه تنشآفرینی میکند تفکر منتسب به آیتالله مصباح، امروز در برخی جریانها برجسته شده، اما گاه به شکل نادرست بهکار گرفته میشود اعمال سلیقه در موضوعاتی مانند FATF و لایحه حجاب و عفاف، با شرایط واقعی امربهمعروف در اسلام هماهنگی ندارد رهبری با وجود تمام فشارها، از دولت دکتر پزشکیان حمایت کردهاند تا با چالشهای اقتصادی و سیاسی مقابله کند
آقای دکتر پزشکیان نیز با پیروی از این سیاستها، همان شیوه را برای مدیریت کشور برگزیدهاند. شیوهای که در دوران آقای هاشمی به نتایج مثبتی منجر شد. بااینحال، مخالفان سیاستهای ایشان، امروز بیش از زمان آقای هاشمی فعال هستند. در زمان ریاستجمهوری آقای هاشمی، صداوسیما به طور علنی علیه دولت برنامهای نمیساخت، اما امروز این رسانه تنشهایی ایجاد میکند و حتی در برخی مواقع، دولت را به چالش میکشد.
تفکری که به آیتالله مصباح نسبت داده میشود، امروز در برخی جریانها برجسته شده است، اما متأسفانه برخی افراد، این تفکر را به شکل نادرستی به کار میگیرند. به عنوان نمونه، در موضوعاتی مانند FATF یا لایحه حجاب و عفاف، شاهد اعمال سلیقههایی هستیم که از دیدگاه بسیاری، با شرایط واقعی امربهمعروف و نهیازمنکر در اسلام هماهنگ نیستند.
در زمان آقای هاشمی، بسیاری از این مسائل یا وجود نداشتند یا در سطح پایینتری مطرح میشدند. دوران سازندگی با همراهی نسبی گروهها آغاز شد، اما بهتدریج و بهویژه در دوره دوم ریاستجمهوری آقای هاشمی، اختلافات نمایان شدند. برای نمونه، با تشکیل جبهه مشارکت و رفتارهای خاص این گروه در مجلس ششم، تنشها افزایش یافتند.
امروز، باوجود تمام فشارها و مخالفتها، رهبری از دولت دکتر پزشکیان حمایت کردهاند. ایشان باید با چالشهای مختلفی از جمله مشکلات اقتصادی، مسائل سیاسی منطقهای، و بحرانهای بینالمللی مقابله کنند. از جمله این بحرانها، جنایات اسرائیل در فلسطین است. این اقدامات که در سالهای اخیر شدت یافتهاند، تأثیرات مخربی بر منطقه گذاشتهاند.
آقای هاشمی؛ شرایط امروز منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
جنایات اسرائیل در غزه بیسابقه است؛ 45 هزار شهید، 2 میلیون آواره و نابودی زیرساختهای حیاتی ترور شهید سلیمانی به دستور ترامپ، یکی از تحولات تأثیرگذار بر شرایط پیچیده منطقهای بود برجام در زمان اجرا دستاوردهای مهمی داشت؛ بازگشت اموال بلوکهشده و تعاملات اقتصادی با اروپا از نتایج آن بود پس از خروج ترامپ از برجام، برخی جریانهای داخلی با رفتارهایی مشابه، به مشکلات کشور دامن زدند
اسرائیل در سال 1948 تأسیس شد و همواره به دنبال سرکوب فلسطینیان بود، اما جنایات امروز آن بهویژه در غزه، در تاریخ بیسابقه است. از آغاز درگیریهای اخیر، حدود 40 تا 45 هزار نفر شهید شدهاند، بیش از 2 میلیون نفر آواره شدهاند، و زیرساختهای حیاتی غزه، از جمله بیمارستانها، مدارس و راهها، بهکلی نابود شدهاند. در کنار این مسائل، بحران سوریه نیز پیچیدگی اوضاع منطقه را افزایش داده است. ظهور ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش و دستور وی برای ترور شهید سلیمانی، تنها یکی از نمونههای تحولات تأثیرگذار بر شرایط جهانی و منطقهای است. این اقدامات و پیامدهای آن، نشاندهنده شدت و پیچیدگی شرایط امروز هستند.
یکی از دستاوردهای مهم در دوران اخیر، موضوع برجام بود. در مدتی که این توافق پابرجا بود، بسیاری از اموال بلوکهشده به کشور بازگشت و مشکلاتی نظیر بیمهها تا حدی برطرف شد. شرکتهای اروپایی نیز وارد تعاملات اقتصادی با ایران شدند؛ برای نمونه، قرارداد خرید هواپیما و سرمایهگذاریهای دیگر انجام شد. اما پس از خروج ترامپ از برجام و اقدامات او برای لغو توافق، شرایط تغییر کرد. متأسفانه، جریانهایی در داخل کشور نیز همزمان با اقدامات ترامپ، رویکردهایی مشابه او اتخاذ کردند؛ برای مثال، در مجلس رفتارهایی مشاهده شد که با اقدامات ترامپ همسو به نظر میرسید.
برخی شرایط امروز را مشابه با فضای به وجود آمده متاثر از پذیرش قطعنامه 598 بعد از جنگ میدانند؛ نظر حضرتعالی چیست؟
پذیرش قطعنامه 598 نیز با مقاومتهایی همراه بود. در آن زمان، شعارهایی چون «راه قدس از کربلا میگذرد» مطرح میشد، اما پس از پذیرش قطعنامه، این نوع مخالفتها کاهش یافت. پذیرش قطعنامه در نهایت به تنشزدایی در روابط منطقهای و بینالمللی منجر شد و تأثیرات مثبتی بر جای گذاشت.
با توجه به آمار منتشرشده که نشان میدهد تنها 29 درصد مردم برنامههای شب یلدا را تماشا کردهاند، به نظر شما علت کاهش چشمگیر مخاطبان صداوسیما چیست؟ آیا این موضوع به تغییر سلیقه مخاطبان و افزایش دسترسی به رسانههای جایگزین مرتبط است، یا کاهش اعتماد و کیفیت برنامهها در این روند نقش داشته است؟
تنوع شبکهها باعث توزیع مخاطبان شده و کاهش بینندگان یک شبکه، لزوماً به معنای افت کلی صداوسیما نیست برنامهریزی دقیق و آمادهسازی بهموقع محتوا، برای جذب مخاطبان امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد
امروز اما تعداد شبکهها بسیار زیاد شده است؛ برای هر گروه مخاطب، شبکهای اختصاصی وجود دارد. برای مثال، شبکه بازار، شبکه ورزش، و شبکه پویا برای کودکان؛ بنابراین، وقتی اعلام میشود که مخاطبان شبکه یک تنها 29 درصد هستند، باید توجه داشت که سایر شبکهها نیز درصدی از مخاطبان را جذب کردهاند. اگر تحقیقی جامع انجام شود و مجموع مخاطبان همه شبکهها محاسبه شود، بهاحتمال زیاد کاهش کلی در تعداد مخاطبان صداوسیما دیده نخواهد شد. تفاوت اصلی این است که درگذشته همه مخاطبان تنها به یک یا دو شبکه دسترسی داشتند، اما اکنون توزیع مخاطبان بین شبکههای مختلف اتفاق افتاده است.
یکی از نکات مهم درباره مدیریت شبکهها این است که اداره هر شبکهای، نیازمند برنامهریزی دقیق و آمادهسازی بهموقع محتواست. در گذشته، اصطلاحی تحت عنوان «تپش آنتن» در صداوسیما وجود داشت که نشاندهنده اهمیت و حساسیت برنامهریزی برای زمان پخش بود. این مسأله همچنان باقی است و اهمیت برنامهسازی مناسب، بیش از هر زمان دیگری حس میشود.
به نظر من افت مخاطبان صداوسیما به آن شکلی که بیان میشود وجود ندارد؛ بلکه توزیع میان شبکهها و کانالهای مختلف باعث این برداشت شده است. بهعنوان نمونه، در رادیو برنامههای مختلفی داریم، از جمله برنامههای اردو، عربی و زبانهای دیگر برای کشورهای مختلف که همه اینها مخاطبان خاص خود را دارند. اگر مجموع این مخاطبان را جمع بزنیم، به نظر نمیرسد که افت قابلتوجهی در تعداد مخاطبان کلی رادیو و تلویزیون رخداده باشد. اما اگر صرفاً به یک شبکه خاص توجه کنیم، ممکن است این توزیع مخاطب به نظر کاهش رسیده باشد.
آقای مهندس یکی از نکاتی که میتواند به بهبود عملکرد کمک کند، توجه به آموزش و تربیت مدیران است. کادرسازی ومدیریت در صدا وسیما را چگونه ارزیابی میکنید؟
در دوران مدیریتم، اختیار را به مدیران تفویض کردم، اما هرگز از خود سلب اختیار نکردم جلسات هفتگی با مدیران فرصتی بود برای تبادل نظر، رفع مشکلات و آموزش ضمن کار پس از پایان دوره مدیریتم، مدیران کارآزموده همچنان امور را بهخوبی پیش بردند؛ آثار این روش تا امروز باقی است در صداوسیما، ما باید مدیرانی داشته باشیم که تجربه 20 تا 30ساله در حوزههای تخصصی خود داشته باشند. مدیریت در این زمینه به دو شیوه مطرح میشود: مدیریت «با» و مدیریت «بر» . مدیریت «با» به معنای همکاری مدیر با زیردستان و کارمندان است، اما مدیریت «بر» بیشتر بر تحکم و فرماندهی تأکید دارد. تجربه نشان داده است که مدیریت «با» نهتنها در انجام وظایف موفقتر عمل میکند، بلکه باعث یادگیری و رشد کارکنان نیز میشود.
در دوران مدیریتم در صداوسیما، رویکرد مدیریت «با» را انتخاب کردم. حدود 16 معاون و مدیر در تهران داشتم که هرکدام حوزه مسئولیتی مشخصی داشتند. به آنها تفویض اختیار کرده بودم، اما از خود سلب اختیار نکردم. این یعنی اگر وظایفشان را بهدرستی انجام میدادند، نیازی به دخالت من نبود، اما در موارد لازم، خودم وارد عمل میشدم. علاوه بر این، جلسات هفتگی داشتیم که در آن تمامی مدیران حضور پیدا میکردند. این جلسات، فرصتی برای مطرحکردن پیشنهادها، انتقادات و آموزشهای ضمن کار بود.
مدیرانی که با من کار میکردند، از طریق این روش، نهتنها مسئولیتهای خود را بهخوبی انجام میدادند، بلکه آموزش میدیدند و تجربه میآموختند. به همین دلیل، حتی پس از پایان دوره مدیریتم، مشکلی در اداره امور پیش نیامد، چراکه مدیران آموزشدیده و کارآزموده همچنان بر سرکار بودند. البته بعدها با تغییر مدیریت و ورود آقای لاریجانی، بسیاری از این مدیران تغییر کردند، اما آثار آن روش مدیریتی همچنان باقی است. حتی امروز نیز حدود 40 تا 50 نفر از مدیران آن زمان، بهصورت ماهانه گرد هم میآیند و ارتباط خود را حفظ کردهاند.
آقای مهندس با توجه به تغییرات گسترده در فضای رسانهای جهان، توسعه هوش مصنوعی و گسترش شبکههای اجتماعی صدا وسیما میتواند در آینده موفق باشد یا خیر ؟
صداوسیما باید از مدیریت سنتی فاصله بگیرد و به سمت روشهای نوین حرکت کند تا در رقابت با رسانههای جدید عقب نماند بیبیسی پیشبینی کرده که تا سال 2055 ممکن است افراد افکار خود را از طریق سرورهای مشترک مبادله کنند در آینده، اگر رسانههای سنتی تغییر نکنند، ممکن است دیگر نیازی به آنها نباشد هوش مصنوعی با کاربردهایی از جراحی پزشکی تا کشاورزی، جایگزین بسیاری از فعالیتهای سنتی شده است برای ورود ایران به مسیر پیشرفت، ساختارهای سنتی مانند صداوسیما باید با تحولات هوش مصنوعی همگام شوند
صداوسیما باید از مدیریت سنتی فاصله بگیرد و به سمت روشهای نوین حرکت کند. در غیر این صورت، ممکن است در آینده رقابت با رسانههای جدید برای جذب مخاطب دشوارتر شود.
بیبیسی در مقطعی برنامهای ارائه داده بود که تحولات یک دوره 30ساله از سال 1995 تا 2025 را پیشبینی میکرد؛ مثلاً اینکه چه تغییراتی تا سال 2025 رخ خواهد داد. اخیراً نیز برنامهای منتشر کرده است که به پیشبینی تغییرات تا سال 2055 میپردازد. در این پیشبینیها به موضوعات مختلفی اشاره شده است؛ ازجمله این ایده که در آینده، شاید افراد بتوانند از طریق یک سرور مشترک، افکار خود را با دیگران مبادله کنند. در چنین شرایطی، دیگر نیازی به صداوسیما یا رسانههای صوتی و تصویری سنتی نخواهد بود.
هوش مصنوعی یکی از محورهای اصلی این پیشبینیهاست که گفته میشود میتواند جایگزین بسیاری از فعالیتهای سنتی شود. امروزه هوش مصنوعی در حوزههایی مانند جراحیهای پزشکی، درمان بیماریها، رفع تنهایی، حل مشکلات روانی و کشاورزی کاربرد پیدا کرده است. برای مثال، نشاندادهشده که هوش مصنوعی میتواند به طور خودکار علفهای هرز را حذف کند، آبیاری مزارع را تنظیم کند و حتی در حوزههای دیگر مدیریت کند. برخی نظریهها بیان میکنند که هوش مصنوعی میتواند همه این فعالیتهای سنتی را به طور کامل جایگزین کند.
همچنین، بحثهایی درباره تأثیر هوش مصنوعی بر موضوعاتی مانند تشکیل خانواده، ازدواج و مسائل اجتماعی وجود دارد. اگر ایران هم بخواهد در مسیر کشورهای پیشرفته قرار گیرد و از هوش مصنوعی استفاده کند، طبیعتاً ساختارهای سنتی، ازجمله صداوسیما، باید تغییر کنند. در غیر این صورت، اگر همچنان به روشهای سنتی ادامه دهیم، احتمالاً این ساختارها موفق نخواهند بود. با این حال، هوش مصنوعی آینده جوامع را بهشدت تحتتأثیر قرار خواهد داد، اما تطبیق آن با فرهنگ و ارزشهای ما موضوعی است که باید مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گیرد. این تغییرات نشاندهنده ضرورت برنامهریزی و سیاستگذاریهای هوشمندانه در این زمینه است.
در حال حاضر بحث ظهور مطرح است؛ اینکه در دوران ظهور حضرت مهدی (عج)، شرایط جهان بهکلی متفاوت خواهد بود. در آن دوران، ظلم و ستم از بین میرود و عدالت بر همه چیز حاکم میشود. اقتصاد نیز بر مبنای عدالت و قسط خواهد بود، بهگونهای که هر فرد و خانواده سهم عادلانه خود را از امکانات و رفاه دریافت خواهند کرد. جامعهای که در دوران ظهور شکل میگیرد، جامعهای مبتنی بر عدالت، مودت، دوستی و همکاری است.
حال اگر ما به ظهور نزدیک باشیم، باید درک کنیم که شرایط آن زمان بسیار متفاوت از امروز خواهد بود. برخی نظریهها، همچون پیشبینیهای بیبیسی برای سال 2055، ممکن است با ظهور حضرت مهدی فاصله داشته باشد؛ چرا که ظهور ممکن است زودتر از این پیشبینیها رخ دهد. بههرحال، تغییرات جهان در زمان ظهور کاملاً متفاوت از تغییرات ناشی از فناوریها مانند هوش مصنوعی خواهد بود. در این میان، باید به تلاشهایی که در راستای خدمت به جامعه انجام میشود نیز توجه داشت. ازجمله بیمارستانهایی که با زحمات فراوان، بهویژه توسط افراد دلسوز همچون خانم هاشمی و هیئتمدیره بنیاد امور بیماریهای خاص، ساخته شده است. این بیمارستانها باهدف ارائه خدمات به اقشار محروم جامعه طراحی شدهاند و آثار آنها برای سالیان طولانی باقی خواهد ماند.
آقای هاشمی؛ به عنوان جمعبندی و سخن آخر.
امام خمینی (ره) به من گفتند: پرچم آمریکا متعلق به مردم آن کشور است؛ چرا به مردم توهین میکنید؟ ما با دولت آمریکا مشکل داریم، نه مردمش وقتی شعار مرگ بر شوروی از صدا و سیما حذف شد، امام فرمودند: یا هر دو شعار باشد یا هیچکدام
در شرایط کنونی، مسائل اقتصادی بهشدت پیچیده و چالشبرانگیز شده است. بهعنوانمثال، کالایی که ده سال پیش به قیمت 20 یا 25 میلیون تومان وارد شده بود، امروز برای ترخیص از گمرک نیازمند پرداخت مبلغی معادل 100 میلیارد تومان است. اگر نظام مدیریتی نتواند این مسئله را کنترل کند، مشکلات بیشتری در انتظار خواهد بود. پیشبینیها حاکی از آن است که ممکن است تا شب عید نرخ ارز به 110 هزار تومان برسد و حتی پس از آن نیز افزایش یابد. این شرایط نشاندهنده یک ناپایداری در اقتصاد است که نیازمند تعاملات مؤثر و سازنده با کشورهای مختلف است.
بهعنوان نمونه، اگر تعامل سازندهای با آمریکا شکل گیرد، احتمال کاهش نرخ ارز وجود دارد. اما در حال حاضر، اختلافات و تنشها در سطح بینالمللی، همچون مسائل مرتبط با روسیه و سایر کشورها، اقتصاد را تحتتأثیر قرار داده است. این در حالی است که در زمان پیروزی انقلاب، سیاست «نه شرقی، نه غربی» بهعنوان یک اصل مطرح شد. امام خمینی (ره) بر این موضوع تأکید داشتند سران کشور تصمیم گرفته بودند که صدا و سیما شعار «مرگ بر شوروی» را حذف گند. امام که متوجه این موضوع شدند من را صدا کردند و فرمودند موضوع چیست؟ من پرسیدم و به ایشان اطلاع دادم. ایشان فرمودند که یا هر دو شعار را بگذارید، یا هیچکدام. یا مرگ بر شوروی هم باشد یا هر دو حذف شود. مثلاً سپاه پرچم آمریکا را بر روی زمین نقاشی کرده بود تا هنگام رژه نیروها زیر پای آنان مشخص باشد. امام فرمودند که پرچم متعلق به مردم آمریکاست. شما چرا به مردم توهین میکنید؟ ما با مردم آمریکا طرف حساب نیستیم و با دولت آنان مواجه هستیم.
در دوران پس از انقلاب، دولتها با چالشهای متعددی مواجه بودهاند. بهویژه در حوزه سیاست خارجی، موضوعاتی همچون مذاکره با آمریکا یا کشورهایی که در جنگ هشتساله با ایران درگیر بودند، همیشه حساسیتبرانگیز بوده است. این در حالی است که یادآوری شهدای جنگ تحمیلی، از جمله سردار سلیمانی و دیگر شهدا، نشاندهنده هزینههای سنگینی است که کشور برای دفاع از استقلال خود پرداخت کرده است.
در مسائل داخلی نیز، اقدامات اصلاحی همچون تلاشهای پزشکیان برای بهبود اوضاع، از جمله مواردی است که امیدواریهایی را ایجاد کرده است. بهعنوان نمونه، در حوزه فضای مجازی و سیاست فیلترینگ، تصمیماتی همچون تخصیص بودجه 50 میلیاردتومانی به سکوهای داخلی نشاندهنده تلاشهایی برای مدیریت بهتر این حوزه است.
به طور کلی، حل مشکلات اقتصادی و سیاسی کشور نیازمند همکاری و همدلی میان نهادهای مختلف است. تصمیماتی که با تأیید مقام معظم رهبری اتخاذ میشود، همچون اقدامات مجمع تشخیص مصلحت نظام، میتواند نقش مؤثری در این مسیر ایفا کند. اما در نهایت، راهحلها باید با درنظرگرفتن منافع ملی و شرایط کنونی کشور اجرایی شوند.
http://www.Qom-Online.ir/fa/News/689680/محمد-هاشمی-رفسنجانی--آیتالله-هاشمی-از-همان-ابتدا-گفتند-سرطان-بیماری-آینده-است؛-ساخت-بیمارستان،-بخشی-از-دوراندیشی-ایشان-بود--صداوسیما-باید-از-مدیریت-سنتی-فاصله-بگیرد--امام-خمینی-به-من-گفتند-یا-شعار-مرگ-بر-شوروی-هم-باشد-یا-هر-دو-حذف-شوند