عصر قم
هیچ‌کس او را جدی نگرفت؛ تا زمانی که بهترین بازیکن جهان شد
شنبه 30 فروردين 1404 - 19:44:40
عصر قم - طرفداری /ریوالدو در کودکی شبیه هیچ‌یک از فوتبالیست‌های حرفه‌ای نبود؛ نه بدن عضلانی داشت، نه فرم استاندارد پا. با دندان‌های افتاده، زانوهای خمیده و اندامی نحیف، بارها از تیم‌های پایه برزیل رد شد. اما او نه با بدنش، که با ذهن و اراده‌اش فوتبال را فتح کرد؛ تا جایی که سال‌ها بعد، توپ طلا را در دستان همان «پسر استخوانی» گذاشتند.
در جهان فوتبال، هر ساله هزاران استعداد خوش آتیه، وارد زمین‌های خاکی می‌شوند؛ برخی‌ از آن‌ها به‌ دلیل نداشتن تکنیک کنار گذاشته می‌شوند، برخی دیگر به‌ دلیل ضعف ذهنی. گاهی هم کسانی هستند که از همان خط شروع، نه به‌ خاطر کمبود مهارت یا اراده، بلکه صرفاً به‌دلیل ظاهرشان از مسیر حرفه‌ای کنار گذاشته می‌شوند. «ریوالدو ویتور بوربا فررا» یکی از آن‌ها بود.
ریوالدو در 19 آوریل 1972 در منطقه‌ٔ فقیرنشین پائولینیا در حومه‌ٔ رسیف، یکی از محروم‌ترین شهرهای شمال شرق برزیل به دنیا آمد. او سومین فرزند از پنج فرزند خانواده‌ای بود که نه برق دائم داشت، نه لوله‌کشی مناسب و نه امکان آموزش ابتدایی مستمر. اما در میان همه‌ٔ این کاستی‌ها، یک چیز در زندگی‌اش برجسته بود: فوتبال.
زانوی خمیده، دندان افتاده، بدن نحیف
وقتی ریوالدوی نوجوان در سطح محلات بازی می‌کرد، خیلی‌ها به استعدادش پی برده بودند. اما نخستین تلاش رسمی‌ او برای ورود به تیم‌های حرفه‌ای، با قضاوتی ظاهری روبرو شد. او در کودکی سوءتغذیه‌ٔ شدیدی را تجربه کرده بود؛ به‌طوری‌که بعدها در مصاحبه‌ای با ESPN یادآور شد که «چند دندانم را به‌دلیل کمبود ویتامین از دست دادم. هیچ‌وقت امکان مراجعه به دندان‌پزشک را نداشتم».
اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شد. زانوهای ریوالدو به‌طور مادرزادی کمی انحنا داشتند. پاهایش بیش از حد لاغر بودند و شانه‌های افتاده‌اش، ظاهری ضعیف به او می‌داد. وقتی برای تست دادن به تیم‌های پایه‌ سانتا کروز و نائوتیکو رفت، با قضاوت‌هایی از این دست روبرو شد: «او به‌ لحاظ فیزیکی برای فوتبال مناسب نیست»، «احتمال آسیب‌دیدگی‌اش بالاست»، «نمی‌تواند در رقابت‌های فشرده تاب بیاورد».
در فوتبال مدرن، بسیاری از ستاره‌ها، از همان نوجوانی وارد دوره‌های علمی و فیزیولوژیک می‌شوند، اما برای ریوالدو حتی خرید کفش فوتبال هم ممکن نبود. او در 16 سالگی، وقتی نخستین قراردادش را با باشگاه پائولیستانو امضا کرد، هنوز پابرهنه تمرین می‌کرد؛ چون کفشی برای سایز پایش پیدا نمی‌شد.
رد شدن در تیم ملی زیر 20 سال

عصر قم

تسلیم شدن، جزو گزینه‌های ریوالدوی جوان نبود
یکی از نقاط عطف داستان ریوالدو، تست ناموفقی‌ است که در سال 1990 برای ورود به تیم ملی زیر 20 سال برزیل پشت سر گذاشت. در آن زمان، استعدادش تا حدی شناخته شده بود، اما مربیان تیم ملی، او را فاقد توان بدنی لازم برای بازی‌های بین‌المللی دانستند. در گزارشی که سال‌ها بعد توسط نشریه‌ٔ Placar منتشر شد، یکی از اعضای کادر فنی برزیل گفته بود: «از نظر فنی خوب بود، اما ما نگران زانوهایش بودیم. اگر قرار بود با جوانان اروپایی رقابت کند، احتمال مصدومیتش بالا بود».
ریوالدو بعدها در مصاحبه‌ای با گاردین گفت: «خیلی از آن حرف‌ها مرا شکست، اما نگذاشتم متوقفم کند. چون باور داشتم که فوتبالم از استخوان‌هایم قوی‌تر است».
مسیر غیرمنتظره تا درخشش در اروپا
شاید رد شدن‌های مکرر باعث می‌شد هر نوجوانی امیدش را از دست بدهد، اما ریوالدو راهی متفاوت در پیش گرفت. او در 19 سالگی بالاخره به تیم موگی میریم پیوست. تیمی که در لیگ‌های دسته پایین‌تر حضور داشت اما امکان دیده شدن را فراهم می‌کرد. نکته‌ٔ جالب این‌که در همان سال اول، آن‌قدر خوب بازی کرد که باشگاه کورینتیانس او را قرض گرفت و پس از آن، به پالمیراس رفت و به‌ سرعت در سطح ملی درخشید.
در سال 1996، بدون آن‌که در لیگ قهرمانان اروپا بازی کرده باشد، به باشگاه دپورتیوو لاکرونیا در لالیگا پیوست و همان فصل 21 گل در لالیگا به ثمر رساند؛ آماری که برای یک بازیکن تازه‌وارد، آن هم در پست هافبک تهاجمی، شگفت‌انگیز بود. یک سال بعد، بارسلونا سراغش آمد و تاریخ‌سازی آغاز شد.
توپ طلا؛ جوابی برای تمام شک‌ها
بازار


ریوالدو به همراه جایزه توپ طلا در سال 1999، ریوالدو موفق شد توپ طلا را تصاحب کند. او نه تنها به‌ عنوان بهترین بازیکن جهان شناخته شد، بلکه نمادی از آن‌چه شد که فوتبال مدرن گاهی فراموش می‌کند: استعداد، پشتکار و ظرفیت ذهنی، مهم‌تر از قضاوت‌های بدنی هستند.
در آن سال‌ها، رسانه‌ها هنوز هم در مورد «فرم فیزیکی غیرعادی» ریوالدو می‌نوشتند. اما دیگر اهمیت نداشت. او کسی بود که با همان بدن نحیف، گل قیچی برگردان معروف مقابل والنسیا را زد؛ گلی که سهمیه‌ٔ لیگ قهرمانان را برای بارسا قطعی کرد و هنوز یکی از ماندگارترین تصاویر لالیگاست.
گل قیچی برگردان ریوالدو به والنسیا (2001)
الهام‌بخشی برای نسل‌های بعدی
ماجرای پاسخ‌های منفی شدن ریوالدو، فقط یک اپیزود از زندگی او نیست؛ بلکه داستانی است که در مدارس فوتبال، در کوچه‌ پس کوچه‌های ممالک فقیر و حتی در باشگاه‌های حرفه‌ای تکرار می‌شود. فوتبال هنوز هم گرفتار قضاوت‌های ظاهری است. هنوز هم کودکی با پاهای لاغر ممکن است تنها به‌خاطر نداشتن فرم ایدئال، نادیده گرفته شود.
اما ریوالدو ثابت کرد که با اراده، تمرین و ایمان به خود، می‌توان هر قضاوتی را بی‌اثر کرد. او بعدها در 41 سالگی در کنار پسرش برای موگی میریم بازی کرد و گل زد. این‌بار دیگر کسی به زانوهایش نگاه نمی‌کرد؛ همه فقط ایستاده تشویقش می‌کردند.

http://www.Qom-Online.ir/fa/News/722201/هیچ‌کس-او-را-جدی-نگرفت؛-تا-زمانی-که-بهترین-بازیکن-جهان-شد
بستن   چاپ