بزرگنمايي:
عصر قم - تسنیم /طبق جدیدترین آمارها، اکنون نرخ باسوادی در مناطق شهری 92 درصد و در مناطق روستایی 83.5 درصد است و درصد باسوادی در مردان بالاتر از زنان است.
7 دی در تقویم کشور به نام روز سوادآموزی ثبت شده است، امام خمینی (ره) در تاریخ 7 دی ماه 1358 فرمان تشکیل نهضت سوادآموزی را صادر کرد.
به مناسبت 7 دی روز نهضت سوادآموزی در این مطلب مروری را بر 45 سال فعالیت سوادآموزی در ایران داشتیم.
طبق گزارش منتشر شده از مرکز آمار ایران در تابستان سال 1403، نرخ باسوادی در جمعیت بالای 6 سال کشور در سال 1396، 87 درصد بود که در سال 1402 به 90 درصد رسیده است.
با این حال طبق آمار اعلام شده سازمان نهضت سوادآموزی میزان باسوادی در جامعه هدف این سازمان گروهی سنی 10 تا 49 سال کشور، 97 درصد است.
طبق اعلام مرکز آمار ایران، نرخ باسوادی در مناطق شهری 92 درصد و مناطق روستایی 83.5 درصد است.
باسوادی 87 درصد زنان
میزان باسوادی مردان در کشور بالاتر از زنان است؛ به گونهای که باسوادی مردان 93 درصد و زنان 87 درصد در کل کشور است.
بیشترین بازمانده از تحصیل در دوره متوسطه دوم
جمعیت بازماندگان از تحصیل کشور در گروه سنی 6 تا 11 سال (ابتدایی) از جمعیت 9 میلیون و 186 هزار و 986 نفر، 192 هزار و 992 نفر است.
این تعداد در گروه سنی 12 تا 14 سال (دوره متوسطه اول) از جمعیت 4 میلیون و 81 هزار و 758 نفری دانشآموزان، 213 هزار و 722 نفر است.
جمعیت بازماندگان از تحصیل در گروه سنی 15 تا 17 سال (دوره متوسطه دوم) از جمعیت سه میلیون و 632 هزار و 228 نفری دانشآموزان، 585 هزار و 807 نفر است.
23 درصد دانشآموزان بازمانده از تحصیل
سهم بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی 2 درصد، متوسطه اول 5.23 درصد و متوسطه دوم 16.12 درصد است.
هم اکنون 992 هزار و 521 دانشآموز به دلایل مختلفی همچون فقر، مسائل فرهنگی همچون ممانعت خانوادهها از ادامه تحصیل دختران، رفتن به بازار کار و بی انگیزگی برای درس خواندن به دلیل عدم تطابق آموزش مدارس با نیازهای واقعی افراد از مدارس غایب هستند.
رشد دو برابری باسوادی زنان در سالهای پس از انقلاب
در حالی که درصد سواد در کشور از 47.5 درصد در سال 1355 به 97 درصد رسیده است، باسوادی زنان 2.5 برابر رشد کرده است و میزان سواد در روستاها نیز بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
طی 45 سال گذشته، 11 میلیون نفر سواد آموخته و مدرک دریافت کردهاند اما همچنان به گفته عبدالرضا فولادوند، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، 18 میلیون بیسواد و کمسواد در گروه سنی بالای 6 سال در کشور وجود دارد. ایران همچنین توانسته است 920 هزار اتباع افغانستانی و عراقی را در حوزه سوادآموزی آموزش دهد؛ آن هم در شرایطی که نهادهای بینالمللی آنگونه که به مهاجران در سایر کشورها کمک میکنند به ایران کمک نکردهاند.
باسوادی اتباع بدون حمایت نهادهای بینالملل!
عبدالرضا فولادوند توضیح داده است: کمکهایی که یونسکو در ترکیه به مهاجران سوری دارد بسیار بیشتر است و در ایران کمکهای اندک همراه با تبلیغات بسیار زیاد انجام میشود. اکنون حدود 700 هزار اتباع خارجی را در مدارس روزانه داریم و 400 هزار دانشآموز سوری در ترکیه تحت پوشش سازمان ملل قرار گرفتهاند و 62 هزار معلم برای آنها استخدام شده است؛ در حالی که کمترین کمک به آموزش و پرورش ایران صورت گرفته و تنها یک درصد هزینه آموزش اتباع را تامین میکنند.
وضعیت فعالیت نهضت سوادآموزی و ریشهکنی بیسوادی در کشور در شرایطی که همچنان جمعیت قابل توجهی از دانشآموزان معادل 992 هزار و 521 نفر بازمانده از تحصیل هستند، محل پرسش است. اکنون که بیش از 12 سال از ادغام و تجمیع نهضت در آموزش و پرورش گذشته است، قرار بود اهداف سازمان نهضت سوادآموزی مبنی بر ریشهکنی بیسوادی طی برنامه توسعه پنجم کشور به پایان برسد که عملاً این امر محقق نشده است.
نظام آموزش بزرگسالان چاره ساز خواهد بود؟
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی از تغییر مأموریتها و ایجاد نظام آموزش بزرگسالان در کشور خبر میدهد. با این حال، او معتقد است که آموزش بزرگسالان دشوارتر از آموزش رسمی است؛ زیرا تشویق و ترغیب بزرگسالان برای ثبتنام در مدارس و تداوم حضور در کلاس درس بسیار دشوار است.در دنیا برای آموزش بزرگسالان نیروی متخصص تربیت میشود، اما در ایران این اقدام بهطور کامل صورت نگرفته است.
او همچنین به تغییر تعریف سواد اشاره کرده و بیان داشته است که یونسکو به آموزش سواد عاطفی، ارتباطی، سلامت، مالی، رایانه، انرژی، علمی و غیره توجه دارد و ایران نیز باید به سمت این آموزشها در نظام آموزش بزرگسالان حرکت کند.
حیدر تورانی عضو پژوهشگاه مطالعات وزارت آموزش و پرورش میگوید: «در بیشتر کشورها، هدف از نظام آموزش بزرگسالان آماده کردن افراد برای ورود به بازار کار به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی، تربیت شهروندانی با صلاحیت، پاسخگویی به نیازهای عصر حاضر، برطرف کردن شکافهای تحصیلی، برقراری عدالت اجتماعی در حوزه آموزش، رشد شخصیتی بزرگسالان و توسعه مشارکت آنها در جامعه است.»
او با اشاره به آموزش بزرگسالان در کشوری مانند استرالیا بیان میکند: «اگرچه کشورهای زیادی با پدیده بزرگسالان بیسواد روبرو هستند، اما استرالیا مثالی خوبی از این کشورها است که با وجود موفقیتهای قابل توجه در شاخصهای توسعه انسانی مثل بهداشت، تعلیم و تربیت و اقتصاد، با پدیده بیسوادی بومیان این کشورها که از قدیم الایام در این کشور میزیستند، روبرو است.
در سال 2009 برآورد شده است نزدیک به 35 درصد از جمعیت بزرگسالان بومی و بزرگسالان جزیره استریت تورس استرالیا کم سواد یا بیسواد هستند، البته دولت آموزش را به سرعت در سیاستها و برنامههای آموزشی اعمال کرده است و بر اساس گزارش دولت فدرال از هر چهار بزرگسال جمعیت بومی استرالیا، یک نفر در دوره آموزش فنی و حرفهای شرکت کردهاند.»
به نظر میرسد حتی با راه اندازی نظام آموزش بزرگسالان بازهم با موضوع بیسوادی و کم سوادی در کشور مواجه خواهیم بود و تغییر محسوسی در شرایط ایجاد نخواهد شد مگر آنکه ورودیهای بیسوادی بسته شود و میزان دانشآموزان بازمانده از مدرسه کاهش یابد از سوی دیگر آموزشهای ارائه شده متناسب با نیاز افراد بزرگسال باشد.