عصر قم

آخرين مطالب

داستانک/ زندگی دوباره من اقتصادی

داستانک/ زندگی دوباره من
  بزرگنمايي:

عصر قم - آخرین خبر / در سال 1376 من 55 سال داشتم، یک شب که جشن تولد پسر کوچکم که 17 سال داشت و همه خانواده جمع شده بودند و شادی می‌کردند. ناگهان درد شدیدی در سینه‌ام احساس کردم.
پسر بزرگ و همسرم سریع با اورژانس تماس گرفتند، همه ناراحت بودند. اورژانس رسید و پس از اینکه مرا معاینه کردند با عجله سوار آمبولانس کرده تا به بیمارستان منتقل کنند. همه ناراحت بودند و گریه می‌کردند بجز همسرم که فقط می‌گفت: علی چیزی نیست نترس خوب میشی.
 اما تو صورتش ترس رو می‌دیدم. آمبولانس حرکت کرد بعد از چند دقیقه درد شدیدتر شد و پزشکیارها شروع به ماساژ کردند. ناگهان دیگه دردی احساس نکردم و سبک شدم. به خودم گفتم: آخی خوب شدم.

ناگهان بلند شدم و نشستم، و پزشکیارها رو می‌دیدم که دارن یکنفر رو ماساژ قلبی میدن. برگشتم و دیدم خودم روی تخت هستم، تعجب کردم و بلند شدم دیدم بله اونا هنوز دارن جنازه منو ماساژ میدن. تازه فهمیدم که مردم.
 اون شب منو بردند سردخانه و من تمام وقت خودم و خانواده خودم رو می‌دیدم و همراهشون بودم. اونا زاری و شیون می‌کردند. زنم، پسرام و دخترم. پیششون می‌رفتم و می‌گفتم من خوبم گریه نکنید. ولی اونا نمی‌فهمیدند. خلاصه بعد از اینکه منو گذاشتن تو سردخونه همه برگشتند خونه. من ترسیده بودم، نمی‌دونستم پیش بدنم بمونم یا برم خونه پیش خانواده. خلاصه تصمیم گرفتم همراه خانواده برم. 
 اول رفتم تو ماشین پسر بزرگم که همسرم همراهش بود و مرتب گریه می‌کرد. پسر بزرگم گفت: مامان گریه نکن بابا عمر خودش رو کرده بود. 
چه بی انصاف بود من 35 سال براش زحمت کشیده بودم تا دکترای مکانیک گرفت و برای خودش کسی شده بود.
بقیه بچه‌ها هم بهتر از این نبودند، پسر دومم که با خانومش تنها تو ماشین من می‌رفتند میزدن و میرقصیدن.
ولی دخترم یکریز گریه می‌کرد.
ناگهان مثل اینکه یک نیروی شدید من رو از جا کند و با سرعت خیلی زیاد به سمت سردخانه کشید و درون بدنم رفتم. زنده شده بودم. اول نمی‌دونستم چه کنم ولی بعد تلاش کردم بیام بیرون. اونقدر تلاش کردم تا بیهوش شدم.
بعد از مدتی از گرما بهوش اومدم و دیدم یک دکتر و چند پرستار بالای سرم هستند. دکتر با خنده گفت: به زندگی خوش آمدی.
 بعد از اون خوب شدم علیرغم میل خانومم تصمیم گرفتم که برای خودمون دو نفر زندگی کنیم. دوتا خونه رو فروختم و یه آپارتمان 80 متری تو یک محله خوب گرفتم. ماشین سانتافه آخرین مدل را فروختم یک ون خریدم که داخلش تخت و لوازم زندگی داشت. از اون روز به بعد به همراه خانومم و با همون ون تمام ایران رو گشتیم. هر چند وقت هم یه چند روزی به خونه میومدیم و اونجا بودیم. بعدش مغازه و گاراژ خودم رو هم فروختم و شروع کردیم به گشتن دنیا، همه کشورهای اطراف و اروپا رو رفتیم، در نهایت هم تو هلند خونه خریدیم و اونجا موندیم. حالا 70 سالمه و خودم و خانومم با عشق توی یه روستای هلندی زندگی می‌کنیم و باغ میوه داریم. هر روز هم از روستا تا شهر که حدودا 5 کیلومتر است رو پیاده روی می‌کنیم. سالی چند بار هم بچه‌ها با نوه‌هامون میان و سری بهمون میزنن.
خانومم میگه از روزی که زنده شدی تا حالا فقط فهمیدم زندگی یعنی چه. همیشه ازم می‌پرسه که چی شد یکدفعه عوض شدی ولی من چیزی بهش نمیگم.
 زندگی نکنید برای زنده بودن. 
از دارایی خود لذت ببرید.. .شاد باشید.‌

لینک کوتاه:
https://www.asreqom.ir/Fa/News/689526/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

توقع دنیا از حوزه و روحانیت از نگاه آیت الله نوری همدانی/ باید کاری کنیم کسی دور از سند و بدون مدرک منبر نرود

آیت‌ا...علم‌الهدی مطرح کرد؛ تأثیر توسلات به امام جواد (ع) و اجابت دعا در حرم مطهر

«پارتیزان» به کتابفروشی‌ها آمد؛ این‌واژه افتخارآمیز فارسی است نه فرانسوی!

پیش بینی آب و هوای قم برای فردا یکشنبه 23 دی1403

بیش از 1000 تاکسی در شهر قم تولید سال 1386 است

چه اقداماتی برای حل معضل آب‌گرفتگی معابر قم انجام شده است؟

2 خانه موزه در قم احداث می‌شود

چالوس هم درگیر آلودگی هوا شد

افزایش حقوق سرایداران در سال 1403

آمریکا برای مهار آتش، دست به دامان پنتاگون شد

بومی‌سازی داروی آلبومین

وزیر فرهنگ: «فریدون شهبازیان» معلمی خردمند بود

اجرای طرح مبارزه با سرقت مغازه در کشور

14 درصد فوتی‌های تصادفات قم دانش‌آموزان زیر 18 سال هستند

بارش پراکنده باران از امشب در قم آغاز می‌شود

جشن ازدواج دانشجویی در قم

بهترین خاطره‌ام گل زدن به رئال است!

شاید داماش در نیم فصل دوم وجود نداشته باشد

لیموچی: هواداران به من لطف داشتند و از حضور در سپاهان خوشحالم

خواسته مدیریت استقلال از هواداران در شروع کار

مصدومیت ترسناک پدیده فصل ایتالیا

چرا بیفوما از پرسپولیس دور شد؟

پیشکسوتان آفرود سفیر امداد و نجات ورزش‌های موتوری شدند

سه بازیکن لیگ برتری در راه صنعت نفت آبادان

انتقاد رئیس اماراتی FIA از انگلیسی‌ها

درخواست جلسه اضطراری دو کاپیتان از فلیک!

هشدار وزارت بهداشت درباره افزایش تب مالت / علایم و راه‌های پیشگیری از این بیماری

تماس تلفنی رئیس مجمع نمایندگان طلاب با آیت‌الله عاملی

تجلیل از آیت‌الله حسینی قزوینی و شبکه جهانی حضرت ولیعصر در اختتامیه جشنواره پاسخ برتر

گفتگویی شنیدنی از سروش صحت و رشید کاکاوند

انجام‌ مطالعات ایمن‌سازی معابر اطراف مدارس در قم

تأمین تجهیزات زمستانی شهرداری قم با بیش از 80 میلیارد تومان هزینه

تصاویر هوایی از قبل و بعد آتش سوزی در لس‌آنجلس کالیفرنیا

تصاویری از عملیات های اطفای حریق توسط بالگرد آمریکایی

فرار مردم آمریکا از خانه‌های خود در لس آنجلس

رازگشایی از سرقت های سریالی در «پاتوق سیاه»!

رشد 70 درصدی مصرف دخانیات در بانوان

هشدار پلیس فتا درباره پیامک درخواست وجه نزدیکان

حادثه‌ای واقعی که زمانش واقعی نبود!

آتش زدن زن جوان به دلیل پاسخ منفی به خواستگارش

تعطیلی تهران، مردم را به چالوس کشاند

گفتگو با 2 مالباختهٔ موسسات غیرمجاز اعزام دانشجو

همایش حقوق شهروندی ایثارگران در یزد برگزار شد

پیام تسلیت رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی درگذشت پدر شهیدان والامقام «غلامی»

ورزشگاه شهدای فولاد خوزستان با یک ویژگی خاص

نحوه تزریق پول به استقلال از طرف هلدینگ خلیج‌فارس

زمانی که دل پیرو در سال 2006 آقای گل تاریخ باشگاه یوونتوس شد

پیشنهاد رسمی سیتی به جواهر برزیلی رسید

آمادونی سرانجام به لیگ ایران پیوست!

قیمت هافبک لیورپول مشخص شد