عصر قم

آخرين مطالب

گفتگو با پسری که پدرش را با ضربات چاقو کشت! گفتگو

گفتگو با پسری که پدرش را با ضربات چاقو کشت!
  بزرگنمايي:

عصر قم - رکنا / پسر 20 ساله‌ای که پس از درگیری با پدرش او را به قتل رسانده بود، در اعترافاتش گفت که قصد کشتن پدر را نداشت و تنها می‌خواست او را بترساند. این جنایت در پی فشارهای پدر برای ترک اعتیاد و جستجوی کار رخ داد و پس از قتل، پسر فرار کرده و به مخفیگاهش پناه برد.
چندی پیش، زن جوانی با اضطراب و ترس به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و گفت: «همسرم به قتل رسیده است و خانه ما در خیابان کلاک شمال تهران است، لطفاً کمک کنید.»
پس از این تماس، تیم بررسی صحنه جرم همراه با بازپرس ویژه قتل به محل حادثه اعزام شدند و جسد مردی 47 ساله را در حالی که لباس خانگی به تن داشت، مقابل در ورودی آپارتمان یافتند. او به‌صورت طاق‌باز افتاده بود و یک چاقو از نوع آشپزخانه در گردن او فرو رفته بود.
تحقیقات اولیه نشان داد که پسر 20 ساله مقتول، که معتاد و بیکار بود، چند ساعت پیش از وقوع قتل با پدرش درگیر شده بود. پدر قصد داشت او را از خانه بیرون کند که در جریان این مشاجره، پسر با برداشتن چاقویی از آشپزخانه، ضربه‌ای مرگبار به گردن پدرش وارد کرده و بعد از ترک چاقو در محل، فرار کرده بود.
گفتگو با پسر جنایتکار
بعد از چهار ماه تحقیقات شبانه‌روزی و شناسایی مکان‌های احتمالی پنهان شدن، کارآگاهان موفق به دستگیری پسر جنایتکار در مخفیگاهش شدند. او ماجرا را این‌گونه توضیح داد: «آن روز پدرم از من خواست که دنبال کار بروم. می‌خواست مرا از خانه بیرون کند و من عصبانی شدم. چاقویی از آشپزخانه برداشتم و ضربه‌ای به گردن پدرم زدم. بعد از آن از خانه فرار کردم.»
چرا فرار کردی؟
«وقتی ضربه را زدم، ترس تمام وجودم را گرفت. نمی‌توانستم باور کنم که پدر روی زمین افتاده و بی‌حرکت است. نمی‌دانستم باید چه‌کار کنم، فقط می‌خواستم از آنجا دور شوم. چاقو هنوز در دستم بود، اما حتی به آن نگاه نکردم. آن را رها کردم و از خانه بیرون زدم. پاهایم سست شده بود، اما باید جایی برای پنهان شدن پیدا می‌کردم.»
به کجا رفتی؟
«نزدیک‌ترین جایی که به ذهنم رسید خانه دوستم بود. در زدم و وقتی او در را باز کرد، بدون هیچ توضیحی وارد شدم. فقط گفتم پدرم مرا از خانه بیرون انداخته و جایی برای ماندن ندارم. دوستم از رفتارم تعجب کرد، اما چیزی نپرسید. شب را همان‌جا ماندم و سعی کردم به چیزی فکر نکنم، اما تصویر پدرم مدام جلوی چشمم بود.»
بعد از قتل، مواد مصرف کردی؟
«بله، وقتی به خانه دوستم رفتم، ذهنم کاملاً آشفته بود. احساس می‌کردم بدنم می‌لرزد و نمی‌توانم روی پا بایستم. از دوستم خواستم که کمی تنهایم بگذارد. در آن لحظه، تنها چیزی که به ذهنم رسید مصرف شیشه بود. مدتی بود که هر روز مصرف می‌کردم و بدون آن نمی‌توانستم تمرکز کنم. آن شب هم به آن پناه بردم تا شاید واقعیت را فراموش کنم، اما نشد.»
چطور به اینجا رسیدی؟ کی شروع کردی؟
«از دوران دبیرستان. اولش تفریحی بود، مثل خیلی از هم‌سن و سال‌هایم که کنجکاو بودند. ولی کم‌کم بیشتر شد. پدرم همیشه به من می‌گفت که نباید وقت‌مان را با آدم‌های نادرست بگذرانیم، ولی من گوش نمی‌دادم. رؤیایم این بود که فوتبالیست شوم، اما اعتیاد همه‌چیز را از من گرفت. تمرین‌ها را جدی نمی‌گرفتم و بدنم تحلیل رفته بود. وقتی فهمیدم که دیگر امیدی به فوتبال ندارم، احساس کردم همه‌چیز تمام شده است و مصرفم بیشتر شد.»
با پدرت مشکل داشتی؟
«نه، مشکلی نبود. او فقط نگرانم بود. همیشه می‌گفت که باید دنبال کار بروم، زندگی‌ام را جمع‌وجور کنم و ترک کنم. بارها گفته بود که اگر تغییر نکنم، دیگر نمی‌تواند حمایتم کند. من هم همیشه وعده می‌دادم که درست می‌شود، ولی نمی‌شد. روز حادثه هم همین حرف‌ها را زد. می‌گفت این‌بار تصمیمش جدی است و باید خانه را ترک کنم. خیلی عصبی شدم و احساس کردم که تحقیر شده‌ام. فکر می‌کردم مرا درک نمی‌کند.»
چطور شد که ضربه را زدی؟
«قسم می‌خورم که قصد کشتن پدرم را نداشتم. فقط می‌خواستم او را بترسانم و نشان دهم که نمی‌تواند مرا از خانه بیرون کند. وقتی به آشپزخانه رفتم، چشمم به چاقو افتاد. لحظه‌ای آن را برداشتم و وقتی برگشتم، پدرم مقابل من ایستاده بود. هنوز دقیق یادم نیست که چه شد، فقط صدای فریادی شنیدم و دیدم که پدر روی زمین افتاده است. چاقو از دستم افتاد و خون همه‌جا را گرفت. همان لحظه فهمیدم که چه اشتباهی کرده‌ام، اما دیگر دیر شده بود.»
پشیمان هستی؟
«بله... از همان لحظه‌ای که پدرم روی زمین افتاد، پشیمانی تمام وجودم را گرفت. نمی‌دانستم باید چه کار کنم، نمی‌توانستم باور کنم که چنین کاری کرده‌ام. وقتی فرار کردم، فقط به این فکر می‌کردم که ای‌کاش چند دقیقه پیش‌تر به خودم می‌آمدم و این اتفاق نمی‌افتاد. ای‌کاش فریاد نمی‌زدم، ای‌کاش چاقو را برنمی‌داشتم، ای‌کاش...»
حالا که دستگیر شدی، چه احساسی داری؟
نمی‌دانم چطور بگویم. نمی‌توانم باور کنم که پدرم دیگر نیست، آن هم به دست خودم. از وقتی اینجا هستم، فقط به مادرم فکر می‌کنم. نمی‌دانم چطور می‌تواند با این موضوع کنار بیاید. او حالا همسرش را از دست داده و هم‌زمان باید پسرش را هم در زندان ببیند. از خودم بیزارم که چنین سرنوشتی را برایش رقم زدم. شرمنده‌ام، برای او، برای پدرم، برای خودم... اگر می‌توانستم زمان را برگردانم، هرگز اجازه نمی‌دادم که این اتفاق بیفتد.
با دستور بازپرس جنایی، جسد برای بررسی‌های دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل و اقدامات گسترده پلیسی برای شناسایی مخفیگاه و دستگیری متهم آغاز شد.

لینک کوتاه:
https://www.asreqom.ir/Fa/News/705125/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

محرومیت در انتظار 4 بازیکن مهم پرسپولیس

خلاصه بازی آث میلان 1 - لاتزیو 2

کفشگری: با کارتال شرایط پرسپولیس خوب می‌شود

خلیلی یا قاضی: کدام مهاجم بهتری است؟

خلاصه بازی نیوکسل 1 - برایتون 2

محمد انصاری و حضور در مدیریت پرسپولیس

توپ بنزما از روی خط برگشت داده شد؛ الاتحاد 1-0 الاخدود

حرکت دیدنی بنزما؛ الاتحاد 1-0 الاخدود

روش عجیب اوتارا، مهاجم بورنموث برای زدن پنالتی در دیدار برابر ولورهمپتون

گل مردود موسی؛ الاتحاد 1-0 الاخدود

گل اول الاخدود توسط باسوگو ؛ الاتحاد 1-1 الاخدود

اخراج پاولوویچ؛ میلان 0-1 لاتزیو

گل‌های برتر دور برگشت پلی آف لیگ کنفرانس اروپا

خلاصه بازی الاتحاد 1 - الاخدود 1

گل اول میلان به لاتزیو توسط ساموئل چوکوئزه در دقیقه 84

ستاره استقلال بازی با النصر را از دست داد

حکایتی شنیدنی از زبان شهاب حسینی

هشدار دادستان قم در خصوص حفظ حرمت در ماه مبارک رمضان

برگزاری مسابقات فوتسال جام فجر قنوات با معرفی برترین‌ها

مدارس برخی مناطق استان سمنان غیرحضوری شدند

رمضان فرصتی برای تقرب الهی و عزم خدمت

پیام تسلیت رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی درگذشت مادر شهیدان والامقام «جوانمردی»

پیام تسلیت رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی درگذشت مادر شهیدان والامقام «کلول»

کشتی فرنگی رنکینگ جهانی؛ 2 طلا و 2 برنز برای ایران

گل اول الاتحاد توسط عوار؛ الاتحاد 1-0 الاخدود

ضربه عسیری به تیر دروازه خورد؛ الاتحاد 1-0 الاخدود

صالح برای بازی النصر شماره یک شد

بهترین تصویر موجود از لحظه جنجالی دربی!

گل اول لاتزیو به میلان توسط ماتیا زاکانی؛ میلان 0-1 لاتزیو

تغییر تصمیم فلیک؛ گاوی تب داشت و بازی نکرد

کاردیناله، میلان را بفروش و برو!

کاور محرومیت در پرسپولیس دست به دست می‌شود!

ترکیب استقلال برای به زانو درآوردن النصر

این نوع کلم از ابتلا به بیماری سرطان جلوگیری می‌کند

صحبت های شنیدنی دکتر الهی قمشه ای درباره روزه

حضور «دولت‌های ترک-ایرانی» در کتابفروشی‌ها

عمل جراحی کم‌نظیر در کشور؛ جوان 29 ساله‌ به 5 بیمار زندگی بخشید

تاکید وزیر علوم بر اصلاح اساسنامه دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی غیردولتی

کشف 2 کیلو هروئین از معده 2 قاچاقچی

پلیس فتا هشدار داد؛ مراقب کپی شدن کارت خود باشید

امدادرسانی هلال احمر به 98 هزار حادثه دیده

رهایی قاتل از قصاص؛ ماجرای جنایت فامیلی چه بود؟

رئیس‌جمهور، میزبان جمعی از ایتام در نخستین افطار ماه رمضان

مرگ مشکوک مرد، راز خیانت زن را فاش کرد

مدارس فیروزکوه فردا با تأخیر آغاز می‌شود

ادارات و مدارس مازندران فردا با تأخیر آغاز می‌شود

تلخ‌ترین سناریو برای نیوکسل قبل از فینال جام اتحادیه!

اخراج فونسکا را دیوانه کرد

استقبال از کاروان النصر با شاخه گل آبی!

گلزنی محمد محبی برای روستوف در دیدار مقابل دینامو مسکو در دقیقه 82