بیانات مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه بقیع
اقتصادی
بزرگنمايي:
عصر قم - به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، مرحوم حضرت آیت الله محمد فاضل لنکرانی در یکی از دروس خارج فقه پیرامون سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام سخنانی را ایراد داشته است.
متن کامل سخنان آن مرحوم بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ما در تاریخ به عنوان هشتم شوال المکرم داریم که مصادف بوده با تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام است که آنهایی که به حج عمره مشرف میشوند از نزدیک ملاحظه میکنند که نه تنها خود اینها در زمان حیاتشان مورد ظلم و ستم بودند بلکه قبورشان هم بعد از آنکه چهارده قرن از اسلام میگذرد هنوز مورد اهانت است آن هم نه از طرف غیر مسلمین بلکه از طرف یک عدهای از مسلمین که متأسفانه در برداشت مسائل اسلامی گرفتار یک حالت تحجر و بیسوادی شدهاند و معتقد شدند به یک مسائل جزئی شبیه همان خرافاتی که خوارج در زمان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مبتلا بودند و چقدر عمر حکومت امیرالمؤمنین صرف مبارزه و معارضه با اینها شد آن هم با چیزهایی که هنوز ریشهاش ـ حتی ـ در بین خود ما هم از بین نرفته، آن مقدس مآبی که آنها از خودشان نشان میدادند، سر شب تا صبح مشغول عبادت بودند، روز که میشد اگر کسی یک دروغی میگفت زبانش را از دهانش بیرون میکشیدند، اگر کسی خدایی ناکرده به یک نامحرمی نگاه میکرد چشمش را از کاسه سر بیرون میآوردند و کسی جرأت نمیکرد که به اینها بگوید به چه مجوزی شما با گفتن یک دروغ زبان شخصی را بیرون میآورید یا با نگاه کردن به یک نامحرمی چشم شخصی را از حدقه بیرون میآورید؟ اینها گرفتار یک تخیّلات و یک سوء برداشتهایی هستند که متأسفانه در زمان ما هم وجود دارد و شبیه خود اینها در کشور افغانستان دیدید که چه فجایعی را مرتکب شدند.
من در این رابطه دو مطلب عرض کنم؛ یکی اینکه اولاً خیلی متأثرم که بعد از چهارده قرنی که از حیات اسلام میگذرد هنوز حقایق اسلام برای کثیری از مردم روشن نشده و برداشتهای غیر صحیحی از اسلام مخصوصاً از اسلام حقیقی و واقعی که همان تشیع و مکتب ائمه طاهرین علیهم السلام است هنوز این حقیقت برای کسی روشن نشده، این دنیایی که این همه در عالم تحقیق پیش رفته و واقعاً هم پیش رفته، چطور شده که هنوز مذهب تشیع کما هو حقّه برای اینها روشن نشده، با این همه تحقیقات علمی و پیشرفتهای علمی هنوز مسئله تشیع برای اینها کاملاً روشن نشده که من یادم هست سال گذشته آن امام جماعت مسجد مدینه وقتی که در خطبه نماز جمعهاش یک سری مطالب دروغ نسبت به شیعه داده بود و مطالبش را خلاصه کردند و برای من آوردند، وقتی مطالبش را دیدم واقعاً گریهام گرفت از اینکه چقدر حقیقت پوشیده است؟ چقدر اینها بی اطلاع از واقعیات مسائل هستند، اگر بدانید چه چیزهایی را این امام جماعت مسجد النبی ذکر کرده بود که یک طلبه صرف میر خوان ما هم راجع به دیگران به خودش اجازه نمیدهد این مطلب را بگوید. رسماً شیعه را محکوم به کفر کرده بود و میگفت اینها ریشه و اساسی ندارند و اساسشان یک ابولؤلؤ زردشتی است و یک عبدالله بن سبا یهودی است و آن وقت چه تهمتهایی که اینها در مرحله تجلیل از آقای خمینی رحمه الله علیه ... تا درجهای پیش رفتند که آقای خمینی را در ردیف ائمه معصومین برایش مقام امامت قائل هستند! یک تهمتهای دروغ ... که من از بی سوادی و بی اطلاعی شان بیشتر ناراحت شدم که چطور یک کسی در مسجد النبی که مدینه کانون اسلام و نزول قرآن است و اسلام در سراسر جهان از مدینه منتشر شده، نبی اسلام در مدینه بوده، هم ائمه ما اکثراً در مدینه بودند، شاگردان کثیری را در مدینه تربیت کردند، امام صادق و امام باقر که در آن روایت احدهما تعبیر کرده در این روایت هم سکونی نقل میکند، اینها همه از محضر ائمه ما استفاده کردهاند و احکام دین را به وسیله اینها آموختیم ولی باید اینقدر مورد بی اعتنایی قرار بگیرند.
یک جریانی را من خودم چون ناظر بودم نقل میکنم و بعد این نکته مهم را عرض میکنم.
در چند سال پیش که یک سفر عمره برای ما پیش آمد، آن زمان نسبتاً سر حال بودم، عمره را هم میدانید که مکه و مدینه خیلی شلوغ نیست، در مکه انسان میتواند حسابی با بیت تبرک بجوید، اطراف بیت خلوت بود و ما رفتیم حجر اسماعیل و نماز خواندیم و گفتیم آنجا مستحب است که انسان زیر ناودان طلا شکمش را به خانه کعبه بدون واسطه بمالد، ما این کار را کردیم و بعد گفتیم این ارکان اربعه را هم ببوسیم، شروع کردیم یکی از ارکان اربعه را بوسیدیم و رسیدیم به رکن مستجار، جایی که مادر امیرالمؤمنین علیه السلام از نزدیکی همان جا وارد خانه کعبه شد و امیرالمؤمنین را در آنجا به دنیا آورد، تا به رکن مستجار رسیدیم و خواستیم آن را ببوسیم دیدم یک مرد مریّش با چفیه و اگال و یک عبایی هم به دوش گرفته و چسبیده به رکن مستجار و گفت لا تقبّل هذا اینجا را بوس نکن، من هم عمامه سرم نبود ولی پیراهن عربی پوشیده بودم، گفتم چرا اینجا را نبوسم، مگر اینجا جزء خانه کعبه نسیت؟ مگر بوسیدن خانه کعبه اشکال دارد؟ اینجا مگر استثنا شده از بوسیدن خانه کعبه؟ گفت من نمیگویم بلکه اسلام میگوید اینجا را نبوس! گفتم کجای اسلام این حرف را میزند؟ تو از اسلام چنین برداشتی کردی؟ گفتم تو سر سوزنی از اسلام درک نمیکنی، تا این حرف را زدیم فهمید که من یک مرد عوام نیستم و زود خودش را مخفی کرد و رفت! اما اینقدر اینها با تشیع عناد دارند که سایر ارکان کعبه را اگر ببوسید میگویند حرفی نیست ولی آن رکنی که اضافه به امیرالمؤمنین و مادر امیرالمؤمنین دارد آدم گذاشتند و میگویند بوسیدن این رکن حرام است و نباید این رکن را بوسید، بروید ارکان دیگر را ببوسید، تا این درجه با مقام تشیع مخالفند و در حقیقت با اسلام مخالفند.
ولی چه کنیم؟ الآن دنیای اسلام در ممالک آفریقایی گرفتار مسیحیت است و در ممالک آسیایی هم گرفتار وهابیت است، کما اینکه شما میبینید از نزدیک و این از مصیبتهای بسیار مهمی است که برای عالم اسلام پیش آمده.
و اما مطلب مهمی که به عنوان اینکه اگر جایی بخواهید صحبت کنید خودتان هم روی آن فکر کنید؛ مکرر صحبت میشود که بزرگترین دستآورد این انقلابی که بنیانگذارش امام عزیز بوده، بزرگترین دستاورد انقلاب چیست؟ هر کسی یک نظری میدهد، ما کاری به آن نظرها هم نداریم ولی به عقیده من که از قدم اول پشت سر امام بودیم بحمدالله تا آخر، حالا هم هستیم، افتخار هم میکنیم، هر کسی خوشش میآید یا بدش میآید، به ما ارتباط ندارد! بزرگترین دستآورد انقلاب معرفی مکتب تشیع به تمام عالم بود، امام به تمام عالم فهماند که مسلک و مذهبی به نام مذهب تشیع وجود دارد، آنکه اهل مطالعه است خودش مطالعه کند، از منابع صحیح عقاید شیعه را به دست بیاورد و معتقدیم هر کسی هم که این کار را بکند اگر خالی از عِناد و لجاج باشد شیعه خواهد شد، اما اگر گرفتار تعصب و عناد و لجاج باشد آن را هم بحثی نداریم، ولی اگر کسی اهل تحقیق باشد و نظریات شیعه را از منابع صحیح به دست بیاورد ممکن نیست که تشیع را برای خودش اختیار نکند و این بزرگترین دستآورد انقلاب است که به همه دنیا و به گوش جهانیان رسید که یک مکتبی در عالم به نام مکتب تشیع وجود دارد، حالا هر کسی اهل تحقیق است خودش در رابطه با این مکتب تحقیق کند و آن هم از منابع صحیح. آن وقت ببینیم میپذیرد یا نه؟ ما معتقدیم که صد در صد میپذیرد مگر اینکه کسی از نظر مسائل سیاسی گرفتاری داشته باشد یا در رابطه با تعصب دچار یک تعصبات بیجا باشد.
یک وقت در مکه با یک پیرمردی که خودش میگفت من ده سال امام جماعت مسجد الحرام بودم، دیگر سنّش اقتضا نمیکرد که امامت کند، یکی از حرفهایی که به او زدم این بود که گفتم به چه مناسبت در کتابخانههای شما کتب شیعه وجود ندارد اما در کتابخانههای ما کتابهای شما وجود دارد؟ ما از تفاسیر، تاریخ و کتب روایی شما داریم، خود من کتاب کنز العمال که شاید بزرگترین کتاب روایتی اهل تسنن باشد را دارم، از فقه و تفسیرشان، تفسیر زمخشری دارم، تفسیر فخر رازی دارم، از کتابهای فقهیهشان محلّای ابن حزم را دارم و همینطور کتب دیگر. گفتم چه شده در کتابخانههای شما کتب شیعه وجود ندارد ولی در کتابخانههای ما کتب شما وجود دارد؟ جوابی نداشت بدهد، گفتم اجازه میدهید جوابتان را بدهم؟ گفت بفرمائید، گفتم جواب این است که ما خوفی از اشتمال کتابخانههای خود بر کتابهای شما نداریم برای اینکه ما حقّ محضیم اما شما چون باطل هستید میترسید که کتابهای ما در کتابخانه شما باشد برای اینکه یک مرد محققی اگر بیاید تحقیق درباره شیعه کند به حقانیت شیعه پی میبرد لذا شما برای جلوگیری از این معنا به خودتان اجازه نمیدهید که کتابهای ما در کتابخانه شما وجود داشته باشد.
به خاطر این توهینی که به ائمه ما، آن هم آنهایی که ما طلبهها بالخصوص بیشتر سر سفره آنها نشستهایم که امام باقر و امام صادق علیهما السلام باشد، به مناسبت این اهانتی که به بقاع متبرکه شده که منشأش یک سوء برداشت از مسائل اسلامی است حالا که بحمدالله در یک شرایط آزاد و در یک حکومت اسلامی شیعه واقع شدیم میتوانیم از خودمان یک عکس العملی نشان بدهیم ولو به همین مقدار، یک وقت میبینی این منشأ میشود ان شاء الله در آینده برای اینکه این بقاع متبرکه ثانیاً با یک عظمت بیشتری تجدید بشود، لذا فردا را به همین مناسبت درس را تعطیل میکنیم ان شاء الله پس فردا.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
-
دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۶:۲۲
-
۵ بازديد
-

-
عصر قم
لینک کوتاه:
https://www.asreqom.ir/Fa/News/716354/