بزرگنمايي:
عصر قم - به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چهارمین پیشهمایش از ششمین همایش کتاب سال حکومت اسلامی، کتاب «فقه اطلاعات و امنیت» با حضور نویسنده و جمعی از علما و اهل قلم برگزار شد.
این پیشهمایش روز دوشنبه هشتم بهمن ماه 1403 به همت مرکز تحقیقات علمی حکومت اسلامی و با مشارکت مجتمع مدرسه علمیه معصومیه و مدرسه عالی جوادالائمه(ع) در قم برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمد جواد مهری مؤلف کتاب «فقه اطلاعات و امنیت» به معرفی این کتاب پرداخت و نکاتی را در مورد محتوای آن ارائه کرد.
توضیحات مؤلف کتاب
چون جلسه، جلسه نقد و بررسی این اثر است، و فرصت اندک است و به ما اجازه نمی دهد که بحث ها را به صورت گسترده مطرح کنیم، لذا بحثم را با دو مقدمه و پنج نکته محضرتان تقدیم می کنم و بعد هم از فرمایشات عزیزان استفاده و بهره می بریم.
مقدمه اول: از ابتدای شکلگیری جوامع و حکومتها و تدوین قوانین جهت جلوگیری و کنترل تضاد های اجتماعی، کشورها و ملتها مخصوصاً جهان اسلام با دو چالش اساسی روبرو بودند؛ 1- استبداد داخلی 2- استکبار و استعمار خارجی.
استبداد داخلی: زمانی رخ میدهد که گروهی در اقلیت یا ضعیف باشند مانند شیعیان افغانستان و نیجریه که به دلیل اقلیت بودن تحت ظلم حاکمیتها قرار دارند و شیعیان اغلب مجبور به تقیه هستند که این خود موضوعی مهم در زندگی آنهاست. استبداد داخلی همچنان در بسیاری از کشورهای اسلامی برای جوامع شیعی وجود دارد. نحوه مواجهه جوامع شیعی با حاکمیتهای استبدادی در کشورهای مختلف متفاوت است به عنوان مثال شیعیان لبنان در ساختارهای دولتی مشارکت دارند و به بخشی از حاکمیت تبدیل شدهاند، اما در نیجریه چنین فرصتی وجود نداشته و جامعه شیعی بیشتر بر فعالیتهای اجتماعی و مقاومت مردمی تمرکز کرده است.
اما استکبار و استعمار جهانی: در گذشته کشورهای اسلامی با استعمار و کنترل سرمایههایشان تحت سلطه استکبار جهانی بودند، هر چند امروز استعمار ظاهری پایان یافته، اما شکلهای مدرن استعمار از طریق فرهنگ و اقتصاد بر کشورهای اسلامی مسلط است. امروز مستکبران از بیداری اسلامی و تسلط ملتهای مسلمان بر سرنوشت خود بیمناکند و از بیم گسترش نفوذ و اقتدار مسلمین در عرصه بین المللی به دنبال سیطره بر بلاد اسلامی و چپاول منابع و ثروتهای آنان برآمدهاند فلسطین، افغانستان و عراق نمونههای بارزی از این هجوم در دوران ماست.
مقدمه دوم: هر کشوری یک سقف امنیت ملی دارد که بر 4 پایه و ستون استوار است: 1- ستون فرهنگ 2-ستون سیاست 3- ستون اقتصاد 4- ستون تسلیحات و امور دفاعی. و در هر کشوری یکی از این ستون ها اصلی است که اگر آسیب ببیند، مابقی ستون ها هم آسیب می بینند.
با حفظ این دو مقدمه، به 5 نکته اشاره می کنم:
نکته اول: برای صیانت از سقف امنیت ملی و جلوگیری از آن دو چالش اساسی که عرض شد، در اسلام یک نظامی تعریف شده به نام «نظام دفاعی» که متشکل از گزارههایی است در سه حوزه 1- تولید امنیت ملی 2- تهدید امنیت ملی 3-قوانین حقوقی مرتبط با امنیت ملی.
الف - گزارههای ناظر بر تولید امنیت ملی عبارتند از: جهاد، دفاع، مرابطه و مرزبانی، بطانه و سازمان های اطلاعاتی، عملیات استشهادی. ب - گزارههای ناظر بر تهدید امنیت ملی عبارتند از: بغی، محاربه، ترور، افساد فی الارض، جاسوسی و نفوذ. ج - گزارههای ناظر بر قوانین حقوقی مرتبط با امنیت ملی، یعنی بایدها و نبایدهای جنگ شامل: سلاح کشتار جمعی، تترس، تمثیل، ارعاب، ارهاب، خدعه، حقوق سبایا و اسرا، معاهده و قراردادهایی همچون قرارداد ذمه، مهادنه و امان. مجموعه گزاره های این سه حوزه، «نظام دفاعی اسلام» را تشکیل میدهند.
یکی از این گزارهها که ناظر بر تولید امنیت ملی است و محل بحث این جلسه است. گزاره «بطانه» است، بطانه یعنی کسی (یا نهادی) که از باطن کار دیگری با اطلاع است؛ که امروزه از آن به دستگاه های اطلاعاتی – امنیتی تعبیر می شود: سازمان اطلاعات – وزرات اطلاعات – استخبارات و ... و این «بطانه» و سازمان های اطلاعاتی منشا قرآنی و روایی دارد و از آن با عناوین مختلفی همچون: طلایع، عین و جاسوسی، ارصاد، نقیب، عریف و جوس یاد کرده اند.
نکته دوم: معرفی کتاب
کتاب فقه اطلاعات و امنیت در سال 1401 چاپ و در سال 1402شایسته تقدیر شناخته شد. این کتاب به بازخوانی جایگاه اطلاعات در امنیت بخشی و سلامت نظام اسلامی بر اساس آیات، روایات و سیره در دو مجلد پرداخته است. مجلد اول دارای هشت بخش و هر کدام از این بخش ها با موضوعاتی خاص تدوین شده است: بخش اول؛ کلیات و مفاهیم فقه اطلاعات و امنیت. بخش دوم؛ نقش و کارکرد سازمان های اطلاعاتی در امنیت سازی جامعه بشری. بخش سوم؛ جاسوسی به نفع دشمنان نظام اسلامی. بخش چهارم؛ تجسس در حریم خصوصی و امور شخصی مردم. بخش پنجم؛ منابع و روش های خبریابی سازمان های اطلاعاتی. بخش ششم؛ بررسی مفهوم قاعده حفظ نظام در فعالیت های اطلاعاتی. بخش هفتم؛ مساله امر به حفظ نظام و اجتماع آن با فعل منهی عنه. بخش هشتم؛ شکنجه و ایذاء متهم برای کشف اخبار و اطلاعات. مجلد دوم با عنوان «اخلاق حرفه ای سازمان های اطلاعاتی - امنیتی» به بازخوانی الزامات فردی و سازمانی نیروهای اطلاعاتی؛ بر اساس آیات، روایات و سیره در چهار بخش پرداخته است: بخش اول؛ اخلاق حرفه ای و اهمیت و ابعاد گوناگون آن. بخش دوم؛ اصول اخلاقی و الزامات فردی نیروهای اطلاعاتی. بخش سوم؛ اصول و الزامات سازمانی نیروهای اطلاعاتی. بخش چهارم؛ اصول و الزامات حفاظتی نیروهای اطلاعاتی.
نکته سوم: علت تالیف این کتاب
با توجه به اینکه در زمینه کارهای نظارتی، گزینشی و صلاحیتی سؤالات و شبهات زیادی افراد مطرح می کنند و این سوالات نیازمند یافتن پاسخهای دینی از منظر اجتهادی است. از جمله این سؤالات: ضرورت سازمان های اطلاعاتی چیست و چه کاربردی دارد؟ اطلاعات و امنیت در قرآن کریم و آموزههای دینی از چه جایگاهی برخوردار است؟ فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی در قرآن کریم و آموزههای دینی شامل چه الزامات و بایستههایی است؟ تحقق وظایف سازمان های اطلاعاتی در تجسس و کسب اطلاع از امور دیگران و حرمت تجسس در امور خصوصی مردم چگونه قابل جمع است؟ مبانی فقهی «حفظ نظام» چیست؟ در مقام تعارض و تزاحم «حفظ نظام» با احکام دیگر، حاکم اسلامی تا چه محدوده و براساس کدام مبانی می تواند در آنها تصرف کند؟ آیا شکنجه و ایذاء متهم توسط حکومت اسلامی برای کشف اخبار و اطلاعات جایز است یا نه؟ این سوالات نیازمند یافتن پاسخهای دینی از منظر اجتهادی است که در این نوشتار به این پرسشها از دیدگاه فقیهان مذاهب اسلامی پاسخ داده شده است.
نکته چهارم: کارکرد اطلاعات و امنیت از دیدگاه فقه فردی یا فقه نظام
بحث اطلاعات و امنیت در قالب فقه فردی یا خُرد و فقه نظام یا فقه کلان دو حکم متفاوت دارد؛ تجسس در امور شخصی افراد (در فقه فردی و خُرد) حرام و در فقه نظام یا کلان به دلیل حفظ نظام جامعه و حفظ مصالح نظام ازجمله برقراری امنیت اجتماعی، واجب است.
بنابراین کار دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی از نگاه فقه فردی کار در منطقه ممنوعه است؛ رصد بواطن و اسرار مردم، تجسس در پنهان و پستوهای ناس. به همین علت چون با آبروی افراد مرتبط است، نوعی حق الناس محسوب می شود، لذا در آموزههای دینی (هم آیات و هم روایات) به شدت نهی شده از ورود به این حوزه، و تعابیری که در آموزهها به کار رفته تعابیر خیلی تکان دهندهای است و محکوم به حرمت است. امام خمینی (ره) نیز میفرماید: هیچکس حق ندارد دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید و اسراری که از غیر به او رسیده، ولو برای یک نفر فاش کند. (صحیفۀ امام، ج 17، ص 139).
مقام معظم رهبری (دامظله العالی) نیز میفرماید: تعقیب مسائل شخصی و خانوادگی جایز نیست و افشای مسائل کشفشده نیز حرام است.
اما همین منطقه ممنوعه که با نهی و حرمت شرعی همراه بود، یک استثنائی دارد و آن جایی است که (مصلحت عامه و ضرورت باشد، آنهم به قدر کفایت). یعنی از دیدگاه فقه نظام و کلان و فقه حکومتی میتوانیم قائل به جواز تجسس شویم و نه تنها جایز، بلکه واجب است. در میان آیات قرآنکریم و روایات، دلایلی برای استثنای حکم حرمت تجسس برای دفع فساد و حفظ نظام اسلامی وجود دارد که به چند نمونه اشاره می کنیم:
1- وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ… (بقره: 251) براساس این آیه شریفه باید مؤمنانی باشند که به دفع فساد از زمین به پا خیزند و چه فسادی بالاتر از توطئههای مزدوران استکبار و استعمار که در پوششهای مختلف چون حفظ محیط زیست و گونههای جانوری در حال انقراض، خبرنگاری، آموزش خبرنگاران و… وارد کشور اسلامی ما میشوند و با نصب دوربینهای پیشرفته و فوقپیشرفته از مرکز فوق حسّاس امنیتی- اطلاعاتی کشور برای بیگانگان گزارش اطلاعاتی ارسال میکنند.
ازاینرو، سربازان گمنام امام زمان (علیهالسلام) وظیفه دارند با ورود پنهان به منازل و اماکن خصوصی این مظاهر فساد و تباهی همۀ فعالیتهای آنان را تحت نظر بگیرند و به هنگام، همۀ آنان را دستگیر کرده و تحویل مقامات امنیتی – قضایی دهند. چراکه این افراد مزدور بیگانه از بزرگترین مظاهر خیانت، فساد و تباهی روی زمین بهشمار میآیند. زیرا براساس مبانی فقهی اسلام، این افرادِ خائن هیچگونه حرمت و حریمی ندارند و موضوعاً از موارد حرمت جان و مال و ناموس مسلمان خارج میباشند.
2- چنانکه خداوند متعال در وصف خائنان و جواز سلطه بر آنان میفرماید: وَ إِنْ یریدُوا خِیانَتَک فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْکنَ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ. (انفال: 71) و اگر بنا دارند به تو خیانت کنند (تازگی ندارد) قبلاً هم خدا را خیانت کرده بودند و او (تو را) برایشان مسلط کرد و خداوند دانای شایستهکار است.
براساس عبارت «فَأَمْکنَ مِنْهُمْ» در این آیۀ شریفه، خداوند متعال رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) را بر خائنان مسلط ساخته است و چه خیانتی بدتر از جاسوسی و مزدوری بیگانگان. ازسویدیگر، چون واژۀ «تمکین» در آیۀ شریفه اطلاق دارد، شامل ورود پنهان به همۀ اماکن و منازل حضور سوژۀ اطلاعاتی خائن میشود و هرجا موضوع خیانت احراز شد، جواز تجسس که یکی از مصادیق «تمکین و تسلط» است، نیز صدق میکند.
3- امیرمؤمنان علیهالسلام میفرماید: مَنْ لَمْ یتَحَرَّزْ مِنَ الْمَکائِدِ قَبْلَ وُقُوعِها لَمْ ینْفَعْهُ الْأَسَفُ عِنْدَ هُجُومِها؛ آنکس که توطئهها و حوادث را پیشبینی و پیشگیری نکند، تأسف به هنگام هجوم توطئه برای او کارآمد نیست. (غرر الحکم، ج 2، ص 701). شناسایی مجرمان و جرم حتّی پساز وقوع آن بدون کمک تشکیلات اطّلاعاتی و تجسس برای شناسایی تبهکاران ممکن نیست. بنابراین، برای حفظ نظام و مصالح عالیۀ آن ضرورت دارد.
جمع بندی نکته چهارم این است که بحث اطلاعات و امنیت در قالب فقه فردی یا خُرد و فقه نظام یا فقه کلان دو حکم متفاوت دارد؛ تجسس در امور شخصی افراد (در فقه فردی و خُرد) حرام و در فقه نظام یا کلان به دلیل حفظ نظام جامعه و حفظ مصالح نظام ازجمله برقراری امنیت اجتماعی واجب است.
برای کسب اخبار و کشف برخی حقایق پنهان، در جاییکه مصلحت موجود در تجسّس و تفحّص از حریم خصوصی افراد از مفسدۀ آن مهمتر باشد، قانون «لزوم تقدیم اهم بر مهم» جاری است. در تزاحم (تنگاتنگی) میان حرامبودن تجسّس و ورود به حریم خصوصی افراد و وجود مصلحت دیگر، معیار «اهم» بودن دلیل است. پس آنکه مهمتر است پیش میافتد. ادلۀ حرمت ورود به حریم خصوصی افراد، هنگام تزاحم با ادلۀ حفظ نظام اسلام و مراعات مصلحت عمومی جامعه، مهم محسوب میشوند و حکم مهمتر یا اهم، که حفظ نظام اسلامی و مصالح آن است، پیش میافتد. بهعبارتدیگر، حفظ نظام و پاسداری از آن؛ از اموری است که شارع مقدس راضی به ترک و اهمال در آن نیست. بههمیندلیل در تزاحم با هر دلیلِ حرمتی، ازجمله ادله حرمت ورود به حریم خصوصی، دلیل حرمت از فعلیت خارجشده و ارتکاب آن دیگر حرام نیست.
نکته پنجم: الزامات عنصر اطلاعاتی و امنیتی
امر اطلاعات، با جان، مال و حیثیت و آبروی آحاد جامعه اسلامی (که در اسلام سخت محترم شمرده شده) مرتبط است، مأمور اطلاعاتی اگر غفلت کند، به تدریج ایمانش تحلیل خواهد رفت و در دنیا و آخرت از زیانکاران خواهد بود. بنابراین، یک عنصر اطلاعاتی، باید با خودکنترلی و تکیه بر تعالیم دینی، فقهی و اخلاقی، خود و سازمان را مصونیت بخشد تا با انجام ماموریتِ دفاع از اسلام و انقلاب، به هیچ فردی ظلم نشود و آبروی مردم و کرامت انسانها و حیثیت آنان حفظ گردد و خدشهای به آنها وارد نشود.
به بیان دیگر؛ نیروهای اطلاعاتی، باید دارای الزاماتی در ابعاد فردی و سازمانی باشند تا به بلوغ سازمانی در حوزه دینی و قانونی برسند و اقدامات آنان (بایدها و نبایدهای شرعی و قانونی و اخلاقی) بر اساس استانداردهای تعریف شده باشد. لذا ما در مجلد دوم کتاب به الزامات فردی و سازمانی نیروهای اطلاعاتی پرداختیم با عنوان «اخلاق حرفه ای سازمان های اطلاعاتی - امنیتی». که هنگام ورود به منطقه ممنوعه همانگونه که مراقبت شغلی دارند، در رصد و جمع آوری باید مراقبت درونی هم داشته باشند. یعنی علاوه بر دگر مراقبتی، خود مراقبتی هم داشته باشند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ. (سوره تحریم آیه6). این خود مراقبتی نیاز نیروهای اطلاعاتی و امنیتی است چون کارشان یک کارکرد دوگانه دارد؛ هم نظارتی است و هم قضاوتی. به این معنا که رصد میکنند پنهان فرد را و سپس جمع آوری و در نتیجه قضاوت و حکم راجع به فرد.
اطلاع از اسرار و پنهان افراد، یک نوع خودبرتربینی و غرور در فرد ایجاد میکند، ممکن است افشای اسرار و اطلاعات، اشاعه فحشا، تبختر و خود نشان دادن یعنی ریا و خیلی از مفاسد اخلاقی را به دنبال داشته باشد.
فقط یک چیز میتواند مانع ابتلا به این رذائل و مفاسد اخلاقی بشود و آن تقوای الهی و خود را در محضر خدا دیدن است. تقوا ترمز است. نیروی اطلاعاتی باید به این باور برسد که عالم محضر خداست و برای تک تک اعمال و کردارش باید جوابگو باشد، همانطور که او کار دیگران را رصد میکند و شاهد بواطن افراد هست. دوربین مخفی خدا هم از کار او غافل نیست. دستگاه خدا حساب و کتاب دارد: وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ، کِراماً کاتِبِینَ، یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ. (سوره انفطار 10 و11 و 12). وَ کُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ، وَ کُلُّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ. (سوره قمر، آیات 52 و 53). مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ. (ق18 ). إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا. (اسرا 36).
بنابراین نیروی اطلاعاتی باید یک نقشه راه داشته باشد یعنی یک معیار و ملاک و قطبنما و بر اساس آن معیار پیش برود و آن شریعت و خداست یعنی هر ماموریتی که انجام میدهد باید به شریعت عرضه کند؛ در بحث رصد، جمع آوری اخبار، شنود و تخلیه اطلاعاتی و دیگر ماموریت ها و عملیات های جاسوسی و ضد جاسوسی، دیدن فیلمها و عکسهای آن چنانی و صحنههای اخلاقی، گفت و شنودهای غیر متعارف و موارد متعدد ... ببیند رصد و مشاهده این کار چقدر با شرع تطابق دارد، چقدر مجاز است و اسلام به او اجازه داده است. (مثالی بزنم مساله روشن تر بشود؛ چهار عدد لیوان در آشپزخانه گذاشتند، به شما بگویند از این چهار لیوان یکی شراب است، یکی اسید، یکی سم و یکی آب خالص. شما هم تشنه و ادامه زندگی ات، بستگی به دستیابی به آب است و آن هم خیلی سریع و الا هلاک میشوید. با این حال که خیلی تشنهاید، ولی احتیاط میکنید که سم ننوشید، اسید ننوشید، شراب ننوشید. چقدر مراقبت و مواظبت میکنید که هم به آب دست پیدا کنید و هم گرفتار سم ها نشوید و هم جان سالم به در ببرید).کار اطلاعاتی هم همین است وارد منطقهای شدهاید همراه حرام شرعی. اگر بخواهید کارت به سرانجام برسد و به وظیفهات عمل کنید و دچار حرام شرعی نشوید، حتماً باید معیار و ملاک و قطبنما داشته باشید و بر اساس آن معیار پیش برود و آن شریعت و خداستو و تقوای الهی.
آنچه که عرض شد تببینی اجمالی از جایگاه و اهمیت این مباحث بود. زیرا چنانچه بیان شد این کتاب، اولین کتاب است که به همه ریزه کاری های مساله اطلاعات از نگاه شریعت پرداخته است، هم یک عقبه مبانی شناختی دارد و هم کاربردی و مصداقی وارد حوزه فعالیت های اطلاعاتی و امنیتی شده است. البته مدعی نیستیم که بی نقص است و غیر قابل نقد. اما کاری شروع شده ان شاء الله دوستان و صاحب نظران با راهنمایی و نقد مشفقانه اتکمیل کنند کمبودها و نقائص را.