دستخط محرمانه رهبرانقلاب خطاب به روحانی یک ماه پیش از افزایش قیمتها در سال 98
اقتصادی
بزرگنمايي:
عصر قم - فرهیختگان / درپی انتشار روایتی جدید از ماجرای افزایش قیمت بنزین در سال 98، دستخط محرمانه رهبرانقلاب خطاب به روحانی یک ماه پیش از افزایش قیمتها در سال 98 بازنشر شد.
رهبر انقلاب در این دستخط ذکر میکنند «این مورد مربوط به خود مسئولان سه قوه است و اینجانب بخاطر نظرات گوناگون در آن مورد نظری ندارم.»

گفتنی است؛ در جریان دیدار تحریریه روزنامه ایران با روحانی، از رئیس جمهور اسبق درباره تجربه افزایش قیمت بنزین در آبان 98 و کاستیهای آن سؤال شد که او اینطور روایت کرد: بنزین به آن قیمتی که بود با قیمت فوب خلیجفارس خیلی فاصله داشت. طبق قانون ما باید قیمت بنزین را به فوب خلیجفارس نزدیک میکردیم؛ این وظیفه قانونی ما بود نه خواست شخصی من.
ما در سه مرحله قیمت بنزین را تغییر دادیم؛ اردیبهشت سال 93 بنزین لیتری 400 تومانی را 700 تومان و بنزین آزاد را 1000 تومان کردیم؛ یعنی دونرخی کردیم. گازوئیل هم مقداری افزایش پیدا کرد. در مجلس با این کار مخالف بودند و آقای توکلی نطقی کرد در مجلس و گفت که رئیسجمهوری میخواهد بنزین را گران کند و با این کار 40 درصد بر تورم افزوده میشود. چند نفر از نمایندههای مجلس ازجمله آقای توکلی به من نامه نوشتند و خواستند که قیمت بنزین را تغییر ندهم. در دولت هم دو نظر بود؛ بعضیها موافق بودند، بعضیها هم مخالف. تیم اقتصادی ما هم با اینکه مخالفت نمیکرد میگفت که ایجاد تورم میکند؛ از تورم 25 درصدی پیشبینی میکردند تا 12 درصد و 6 درصد. من گفتم به هیچ عنوان 25 درصد تورم درست نیست، 12 درصد هم نخواهد بود، حالا ممکن است تورم مختصری ایجاد شود. بنزین از لیتری 400 تومان شد 700 تومان و یک واحد درصد هم تورم بالا نرفت. اینکه من برخلاف نظر بخشهای اقتصادی دولت مطمئن بودم تورم ایجاد نمیکند، به خاطر امید مردم و حسن نظری بود که به دولت داشتند که مذاکره به نتیجه میرسد و این مسائل تأثیری نمیگذاشت. سال 94 بنزین را تکنرخی کردیم و شد 1000 تومان. این هم هیچ اثری در تورم نگذاشت؛ با اینکه هم مجلسیها مخالف بودند هم عدهای در دولت. بار سوم در سال 95 خواستیم قیمت بنزین را تغییر دهیم و از لیتری 1000 به 1200 یا 1300 تومان برسانیم، اما در دولت به اتفاق مخالفت کردند و لذا موضوع موکول شد به سال بعد. در ابتدای سال 96 به خاطر انتخابات ممکن نبود، خودبهخود افتاد به آخر 96 تا برای سال 97 قیمت جدید اعلام شود. دولت به من گفت به شرط موافقت مجلس ما موافقت میکنیم، اما اگر مجلس مخالفت کند ما هم مخالفیم. مجلس هم مخالفت کرد. آن وقت شایع شده بود که ترامپ میخواهد از برجام خارج شود. ما در ریاستجمهوری جلسهای برگزار کردیم، آقای لاریجانی و اقتصادیهای مجلس هم آمدند و آنجا هم به اتفاق مخالفت کردند. آقای لاریجانی گفت الان در این شرایطی که ترامپ معلوم نیست میخواهد چه کار کند، عجله نکنید. این شد که ما رها کردیم. البته در همان سال 97 مقام معظم رهبری در یکی دو جلسه خصوصی استدلال داشتند که با این شرایط اقتصادی و تحریم حداکثری، بنزین به این قیمت ارزان فروخته میشود، در حالی که اگر ما بتوانیم بنزین را با نرخ جدیدی تصویب کنیم حتی میتوانیم مقداری بنزین صادر کنیم؛ یعنی نه تنها کفاف نیاز داخلی را میدهد، حتی میتوانیم به خارج صادر کنیم. همینطور هم شد؛ آبان 98 ما قیمت بنزین را تغییر دادیم، ماه بعد یعنی از آذر 98 روزانه 40 میلیون لیتر (حتی در 99 در مقطعی شد 30 میلیون لیتر) بنزین صادر میکردیم. من زمستان 97 این بحث را با دولت مطرح کردم. گفتم آقا نظرشان این است، من هم فکر میکنم که استدلال ایشان دقیق است. هرچه بحث کردیم، دولت مخالفت کرد، زیر بار نرفت. به رهبری گفتم که این نظر شما را من کاملاً قبول دارم، اما دولت زیر بار نمیرود. گفتند: چرا زیر بار نمیرود؟ گفتم حالا من هرچه استدلال کردم نشد. گفتند شما باز هم مطرح کنید. من یک بار دیگر در دولت مطرح کردم. باز هم دولت زیر بار نرفت و قبول نکردند، گفتند نمیشود، تحریم است، سخت است و الان شرایط مناسب نیست. اکثریت قاطع مخالفت کردند. بنابراین قرار شد در جلسه سران قوا مطرح کنیم. اواخر سال 97 در جلسه سران قوا مطرح کردیم و آنجا تصویب شد. در آن جلسه بر سر اینکه قیمت چقدر شود بحث شد که مثلاً بنزین 1500 تومان یا بیشتر شود و حتی تا 5 هزار تومان هم در آن جلسه نظر بود؛ اینکه یک نرخ باشد یا دونرخی هم بحث شد. خلاصه تصویب کردیم و قرار شد که در اردیبهشت 98 قیمت جدید اعلام شود. همه چیز را آماده و برنامهریزی کردیم تا اینکه خبرگزاری فارس روز سهشنبه اعلام کرد بنزین آخر این هفته گران میشود. من سفر استانی بودم، آقای زنگنه به من زنگ زد گفت خیابانها تبدیل شده به صف، پمپبنزینهای ما نمیتوانند جواب بدهند. مجبور شدیم طرح را لغو کنیم؛ اعلام کردیم که قیمت تغییری نمیکند، برای اینکه دیدیم کشور دچار مشکل شده و لذا رها کردیم. دومرتبه در سال 98 در جلسه سران موضوع مطرح شد. منتها تابستان که اصلاً وقتش نبود لذا ناچار باید میگذاشتیم برای فرصتی در پاییز. در جلسهای بحث و تصویب کردیم و قرار شد رؤسای سه قوه این مورد را امضا کنند تا اجرا شود. لذا آن مصوبه را من امضا کردم، آقای رئیسی و آقای لاریجانی هم امضا کردند؛ یعنی آن مصوبه امضای رؤسای سه قوه را دارد؛ غیر از اینکه مصوبه جلسه سه قوه بوده، سران سه قوه هم امضا کردهاند. وقتی خواستیم مصوبه را اجرا کنیم، شورای امنیت کشور که مسئول اجرا شده بود به ما گفتند که الان مناسب نیست، نزدیک اربعین است و… به تأخیر افتاد. دومرتبه من گفتم چرا عمل نمیکنید؟ آقای رحمانی فضلی گفت که آخر ماه صفر است و الان مناسب نیست و… من کمی ناراحت شدم، در دولت به آقای رحمانی فضلی گفتم اختیار این کار را من به شما دادم، دیگر نسبت به زمان اجرا لازم نیست با من صحبت کنید. بروید هر روزی که در شورای امنیت کشور تصویب کردید اجرا کنید. گفت پس به عهده ما؟ گفتم به عهده شما. حتی به او گفتم لازم نیست دیگر به من بگویید، بروید خودتان در زمان مناسب اجرا کنید. چهارشنبه در شورای امنیت کشور بحث و تصویب میکنند که پنجشنبه شب اجرا شود. حالا ممکن است این مصوبه را پنجشنبه به دفتر ما فرستاده باشند، ولی من مصوبه را ندیدم. آقای رحمانی فضلی هم دیگر با ما تماس نگرفت. البته او وظیفهای نداشت چون من گفته بودم لازم نیست به من خبر بدهید.
بازار
![]()
شب جمعه من فکر کردم که اجرا نمیشود به دلیل اینکه ساعت یازده که رفتم بخوابم گفتم اگر میخواستند اجرا کنند قاعدتاً به من میگفتند؛ حتماً گذاشتهاند برای هفته بعد. خوابیدم. ساعت دو و نیم بود بیدار شدم. تلویزیون را روشن کردم، شبکه شش داشت با یکی مصاحبه میکرد، زیرنویس را دیدم، دیدم خبری نیست. رفتم دومرتبه خوابیدم، ساعت 5 صبح بلند شدم تلویزیون را که روشن کردم دیدم زیرنویس کرد که دیشب از ساعت 12 بنزین گران شده است. البته برای من تعجبآور نبود چون اختیار را داده بودم به شورای امنیت کشور. صبح روز جمعه به مناسبت 17 ربیعالاول رفتیم خدمت رهبری. ایشان از من پرسیدند، برایشان تعریف کردم که من خودم هم صبح فهمیدم. بعد ایشان گفتند که خب پول این بنزین را چه زمانی شما به عنوان یارانه به مردم میدهید؟ گفتم از ماه آینده. چون قرار ما این بود که هر مقدار درآمد کسب شد، آن را به عنوان یارانه جدید بدهیم برای 60 میلیون نفر. یارانه اول 45 هزار تومان بود، این یارانه به ازای هر نفر 55 هزار تومان بود. آن یارانه برای بیش از 70 میلیون نفر بود، این یارانه برای 60 میلیون نفر. بعدازظهر زنگ زدم به آقای رحمانی فضلی پرسیدم خبری هست؟ گفت: «نه هیچ خبری نیست. جمعه بعدازظهر سه، چهار خبر در فضای مجازی منتشر شد، یکی اینکه نمایندههای مجلس اعلام کردند ما یکشنبه این طرح را به صورت سهفوریتی لغو میکنیم. خبر دیگر توئیت آقای رئیسی بود که نوشت من مخالفم. یک توئیت هم منتشر شد از عدهای از علمای قم که گفتهاند ما مخالفیم. بعضی از نمایندههای مجلس هم اطلاعیه دادند مثل آقای تاجگردون که مردم را دعوت کرد به تظاهرات! تاجگردون عضو آن جلسه سران سه قوه بود. از آن شب تظاهرات در شهرهای مختلف شروع شد. حالا چرا این تظاهرات برپا شد؟ چرا همان لحظه اول جلوی آن گرفته نشد؟ چرا این بازی شروع شد؟ این بازی، بازی بنزین نبود، بازی کودتا علیه دولت بود. کمااینکه سال 96 هم که از مشهد شروع کردند، آن هم کودتا علیه دولت بود. چهار کودتا علیه دولت دوازدهم کردند: دو کودتای نرم، دو کودتای سخت. در هر چهار تا ناموفق بودند ولی در هر چهار تا به ما ضربه زدند. سال 96 که آن بساط را درست کردند در مشهد و بعد از مشهد به همه ایران سرایت کرد. خب ما هم ناچار شدیم چیزی که آقایان درست کرده بودند علیه دولت ما را جمع کنیم. سال 98 هم توطئه بود.
جمعه شب، صبح شنبه، شنبه شب تا صبح یکشنبه تظاهرات بود. صبح یکشنبه مقام معظم رهبری در درس خارج فقه اعلام کردند که این کار، مصوبه سه قوه بوده و… ایشان تأیید کردند. بعدازظهر تظاهرات تمام شد؛ یعنی یکشنبه شب دیگر خبری نبود. من یکشنبه شب با آقای رحمانی فضلی صحبت کردم، گفت هیچ خبری نیست در کشور. تمام این مواردی که میگویند کشته شدند همه اینها مربوط به جمعه شب، شنبه صبح، شنبه شب و صبح یکشنبه است. بعدازظهر یکشنبه ماجرا تمام شد. این نشان میدهد بنزین اصلاً مشکلی ندارد. مردم ما مردمان بسیار خوبی هستند. ما قیمت بنزین را در سال 93 و 94 تغییر دادیم، هیچ کس حرفی نداشت. عدهای مردم را تحریک کردند. البته ماجراهای دیگری هم این وسط رخ داد؛ در ماهشهر همزمان عدهای مسلح وقتی دیدند اوضاع شهر شلوغ است، تیربار آورده بودند، عدهای هم کشته شدند. آن موضوع اصلاً ربطی به مسأله بنزین نداشت، ماجرای دیگری بود، البته کشتههایش را جزو کشتههای ماجرای بنزین حساب کردند.
هفته بعد که رفته بودم تبریز، آنجا در جلسه شورای اداری، کسی گفت مردم خبر نداشتند. گفتم خود من هم خبر نداشتم، شما صبح جمعه باخبر شدید، من هم صبح جمعه. البته همانجا توضیح دادم، گفتم من مطلع بودم، مصوبه ما بوده، ما ابلاغ کردیم، منتها چون چند هفته من میخواستم و شورای امنیت کشور زیر بار نمیرفت، نسبت به زمان اجرا خودم این اختیار را به شورای امنیت دادم، گفتم دیگر نیازی نیست به من بگویید، هر هفتهای که شما مصلحت دیدید، همان هفته اجرا کنید و آنها اجرا کردند. بنابراین داستانی که درست کردند، یک کلمه از من گرفتهاند، دنبالهاش را نمیگویند، میگویند که پس چطور رئیس جمهوری خبر نداشته…
الان که برمیگردم به گذشته فکر میکنم تصمیم من درست بوده است. ما باید سال 95 قیمت بنزین را تغییر میدادیم؛ مثلاً 1000 تومان را میکردیم 1200 تومان. در 97 هم 1200 را میکردیم 1300 تومان. هیچ حادثهای هم رخ نمیداد.
خب کار جمعی اینطور است؛ وقتی کل دولت با موضوعی مخالف است، من نظرم هرچه باشد، به آن شک میکنم. ترامپ نیستم که دستور بدهم اینطور شود. آقای رئیسی مصاحبهای کرد و گفت چرا یکدفعه گران کردند، چرا سال به سال گران نکردند؟ خب خود ایشان که رئیس جمهوری شد، سال به سال گران کرد؟! از 1400 تا اول 1403 گران کرد؟ ایشان هم گران نکرد.
-
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۸:۰۴
-
۲ بازديد
-

-
عصر قم
لینک کوتاه:
https://www.asreqom.ir/Fa/News/710208/