«عبای گچی» کلیشه ذهنی درباره روحانیت را میشکند؛ تبعییت از حاجآقا قرائتی در تدریس
اقتصادی
بزرگنمايي:
عصر قم - مهر /نویسنده کتاب«عبای گچی» میگوید عنوان اینکتاب کلیشه ذهنی مخاطب را نسبت به روحانیت میشکند.
زینب علی اشرفی نویسنده کتاب «عباس گچی» گفت: این کتاب تاریخ شفاهی زندگی حجتالاسلام حسین قدوسینیا، یکی از روحانیون تبریزی است و سوژهاش حاجآقایی است که تقریباً میتوان گفت از دهه 60 تا به امروز تمام نسل هایی که در دهههای مختلف هستند با ایشان خاطره دارند.
وی افزود: حاجآقای قدوسی مبلغ دینی هستند اما بر روی حوزه نوجوانان متمرکزند و فعالیت های خود را از دهه 50 در قم که طلبه بودند، با مسجدی که در محل داشتند شروع کردند و نوجوانان را جذب مسجد می کردند. حاج آقای قدوسی تا زمان انقلاب و پیروزی آن، فعالیت های تبلیغی خود را با تمرکز بر نوجوانان در تبریز انجام دادند و در این مسیر تبلیغ خلاقیت هایی داشتند و مدام به سراغ ابداع ابزار های کمک آمزوشی می رفتند. از روش های قصه گویی گرفته تا تئاتر، شعر و غیره و حتی نمایش عروسک های تن پوش؛ در جلسات تبلیغی از این موراد استفاده می کردند و نسل های مختلف از ایشان به نیکی یاد می کردند. تا مقاطعی که یک موسسه به نام دارالتحقیق را تاسیس می کنند و نوجوانان را کنار خود جمع می کنند و همچنان تا به امروز طیفی از دهه های مختلف با حاج آقای قدوسی خاطره دارند.
ایننویسنده در ادامه گفت: ارزش و اهمیت این سوژه از این لحاظ است، کاری که آقای قدوسی در آن زمان انجام می دادند کمتر کسی در کل کشور انجام می داد. البته حاج آقای قرائتی این کار را برای بزرگسالان می کنند و حاج آقای راستگو برای کودکان انجام می دادند، حاج آقای قدوسی هم نظیر این کار را برای نوجوانان انجام می دادند.
تبعییت از حاجآقای قرائتی در تدریس به بچهها
علی اشرفی گفت: یکی از ابداعات حاج آقای قدوسی در اواخر دهه 60، طرح یادواره امام (ره) است. در این طرح تصمیم گرفتند در تابستانها بچههای مدرسه را براساس توان علمی، تست هوش و میزان علم در این دوره تحت تعلیم و آموزش قرار دهند و در کنارش تربیت دینی و فرهنگی را هم داشته باشند. این کار با اشخاص دغدغهمند در حوزه تربیت بچهها به شکل متمرکز انجام میشد. این طرح در تبریز انقدر مورد استقبال قرار می گیرد که بعد از چند دوره مجبور میشوند که برای آن آزمون ورودی داشته باشند. در حال حاضر طیفی از مدیران و افرادی که در آذربایجان و تبریز مطرحاند و از تربیتشدگان همین طرح هستند در آن فعالیت میکنند.
وی درباره چگونگی انتخاب نام این کتاب گفت: نام کتاب به انتخاب خودم بوده است. حاج آقای قدوسی کارشان را به تبعییت از آقای قرائتی با تخته سیاه و در دهه 50 که این کار ملموس نبوده شروع کردند و در اوایل ایام طلبگی تبدیل به فردی میشود که با شیوه جدید برای طلبهها تدریس میکند. حاجآقای قدوسی چون ذاتاً به شیوههای جدید علاقهمند بودند با دوستانشان به منزل فردی میروند و آنجا تخته سیاهی را میبینند که با تمثیل، شعر و خنده مطالب را به طلاب آموزش میدادند؛ آن خانه منزل حاج آقای قرائتی بوده است. از آن به بعد تخته و گچ اولین ابزار کار ایشان می شود و بعد از آن هرجایی که برای تدریس و تبلیغ می روند مانند اصفهان، قشم، لرستان و غیره تاکید داشتند که تخته و گچ باشد و ابزار کار داشته باشند. این تخته سیاه رفته رفته پیشرفت کرده است و اولین بار که دستگاه اسلاید را می بینند به سراغ آن می روند. همچنین خلاقیتی در ابداع یک دستگاه داشتند که پارچه نوشتهای آموزشی بودند.
نویسنده «عبای گچی» گفت: پیش از این حاج آقای قدوسی مطالب آموزشی و تصویری را بر روی پارچههای طولی نمایش میدادند و دستگاهی به صورت رول ابداع میکنند که مباحث را کنار یکدیگر نمایش دهند اما همه اینها برگرفته از همان تخته سیاه و گچی است که حاج آقا همیشه از آن استفاده می کرد.
تغییر ذهنیت جامعه نسبت به روحانیت
وی درباره تغییر ذهنیت جامعه نسبت به روحانیت گفت: حاجآقا همیشه یک شخصیت افتاده و خاکی داشته است. از ابتدا که به سراغ نگارش کتاب رفتم عناوین متعددی را در ذهن داشتم و دوست داشتم عنوانی برای کتاب قرار دهم که هم نشان دهنده شخصیت حاج آقا و هم در برگیرنده کلیت کتاب باشد یعنی کل محتوا مانند سادگی حاج آقای قدوسی و درآمیختنشان با مردم باشد. حاجآقای قدوسی منتظر ماموریت نبوده و همیشه وسط میدان بودند، تلاش می کردند از کمترین چیزها جلسات و کلاس هایش را به گوش مخاطب برساند حتی عکس و طراحی جلد کتاب هم برگرفته از رفتار حاج آقا با نوجوان است و هیچ وقت ایشان فضای مجزایی نداشتند.
این نویسنده ادامه داد: حاجآقای قدوسی کار فرهنگی را کار ویترینی نمی دیدند، بلکه کار فرهنگی را با مردم و در میان آنها انجام می دادند. برای فعالیت از بچههایی که در ادوار قبل آموزش دیده بودند، کادرسازی میکردند. از همه این رفتارها و شخصیتها به نام عبای گچی رسیدیم و معتقدم که این عنوان کلیشه ذهنیت مخاطب نسبت به روحانیت را می شکند و بخشی از محتوای کتاب را هم میتواند در عنوان کتاب بازنمایی کند.
علیاشرفی در پایان دربارت فعالیت این روزهای خود گفت: مشغول نگارش یک کار تاریخ شفاهی هستم که راجع به یکی از شخصیت های فرهنگی هنری تبریز، قبل از انقلاب و در دهه 60 است. این کار را با انتشارات راه یار پیش می بریم، حجم کار زیاد است و قطعاً به مصاحبه های تکمیلی بیشتری نیازمندیم بنابراین فکر نمی کنم به نمایشگاه کتاب برسد.
-
شنبه ۲۲ دي ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۲:۰۳
-
۵ بازديد
-
-
عصر قم
لینک کوتاه:
https://www.asreqom.ir/Fa/News/689701/